احمد مازنی؛ فعال سیاسی در روزنامه اعتماد نوشت: اخباری مبنی بر قوت گرفتن احتمال استیضاح رییسجمهوری یا طرح سوال از آقای روحانی از سوی نمایندگان مجلس یازدهم شنیده میشود. نباید فراموش کرد که بر اساس قانون، اصل نظارت کنار اصل قانونگذاری در زمره وظایف مجلس شورای اسلامی مورد تاکید قرار گرفته است.
در واقع علاوه بر وظیفه قانونگذاری، برای اجرای وظیفه نظارت ساز و کارهایی همچون سوال، استیضاح، تذکر، تحقیق و تفحص و… پیشبینی شده و میتوان گفت یکی از اهرمهای اعمال نظارت سوال یا استیضاح رییسجمهوری به عنوان عالیترین مقام اجرایی و مسوول اجرای قانون اساسی در کشور است؛ بنابراین امری مسلم است که نظارت بر قوه مجریه جزو حقوق و وظایف قوه مقننه است. منتها آنچه افکار عمومی و وجدان عمومی به آن توجه دارند، این است که نظارت تا چه اندازه اجرای واقعی قانون و در راستای حل مشکلات کشور و تا چه میزان به اصطلاح یک شوی سیاسی است. اگر نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی بنای نظارت بر رفتار رییسجمهوری و وزرا را دارند، باید بدانند که شائبه برخورد سیاسی و جناحی با نظارت هم به جایگاه مجلس و حق نظارت این نهاد آسیب میزند و هم به قوه مقننه ضربه وارد میکند.
زمان بسیاری از روی کار آمدن مجلس یازدهم نمیگذرد و نمایندگان مجلس باید بدانند همان طور که آنها منتخب مردم هستند، رییسجمهوری هم منتخب مردم است و از مردم رای گرفته است؛ بنابراین مردم هم انتظار دارند که مجلس از حق و وظیفه نظارتی خود جهت شعارهایی که دادهاند و در راستای حل مشکلات معیشتی مردم استفاده کند اما ضمن آن، درک درستی از واقعیتهای جامعه و امکانات و توانمندیها و ظرفیتهای دولت در شرایط کنونی نیز داشته باشد.
اگر نمایندگان امروز مجلس شورای اسلامی به عنوان نمایندگان قوهای که در راس امور است…
مدعی باشند که از مشکلات دولت و واقعیتهای جامعه و ظرفیتها و توانمندیهای دولت اطلاع ندارند، به هیچ وجه پذیرفتنی نیست. بیش از ۴۰ سال از انقلاب اسلامی میگذرد و دولتها و مجالس مختلفی روی کار آمدهاند. امروز، همزمان با دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی و دوره دوازدهم ریاستجمهوری ایران تحت شدیدترین فشارهای اقتصادی و سیاسی از سوی بدخواهان ایران و اسلام قرار دارد و هیچ دورهای فشارهای امریکا به این شدت نبوده است.
بنابراین نمایندگان مجلس هم که در شعارهای انتخاباتی خود حل مشکلات معیشتی را وعده میدادند، باید بدانند که امروز بزرگترین دشمن ایالات متحده یعنی دولت مستقر تلاش دارد تا در شرایط تحریم ظالمانه کشور را اداره کند. بنابراین انتظار میرود مجلس این واقعیت را بداند و درک کند و به این پرسش، پاسخ دهد که اعمال نظارت در این شرایط در راستای تقویت دولت است یا تضعیف دولت؟
علاوه بر مساله تحریمها، ایران و جهان با شیوع بیماری کرونا درگیر است. شیوع کووید-۱۹ همه ملتها را درگیر خود کرده، کسب و کارها را از رونق انداخته، برخی از شاغلان را بیکار کرده و جان مردم را به خطر انداخته است. در چنین شرایطی دولت، نه به عنوان قوه مجریه، بلکه به عنوان یک نهاد کنار سایر نهادهایی چون سپاه، بسیج و… همراه با حمایتهای رهبری تلاش دارند فرماندهی جنگ در جبهه کرونا را به خوبی انجام دهند. در این شرایط نمایندگان مجلس باید پاسخ دهند که برخی اقدامات به بهانه نظارت آیا موجب تضعیف دولت خواهد شد یا تقویت آن؟
با این تفاسیر ضمن اذعان به وظایف قانونی نمایندگان مجلس، باید به تحریمهای بیسابقه و شیوع کووید-۱۹ نیز توجه کرد که به عنوان ۲ بحران همزمان دولت در حال دست و پنجه نرم کردن با آن است؛ بنابراین عاقلانه این است که دولت، مجلس و همه قوا کنار یکدیگر گام بردارند تا مشکلات مردم حل شود.
شاید در ایام انتخابات برای رقابت و کسب یک کرسی – انشاءالله با هدف خدمت – نقد منصفانه یا غیرمنصفانهای هم مطرح میشود اما پس از آغاز به کار در مجلس نمایندگان با واقعیت اداره کشور روبرو میشوند. با توجه به مشکلات موجود در کشور افکار عمومی باید دولت و مجلس را کنار یکدیگر بداند. امروز منابع درآمدی تحت تحریم شدید قرار گرفته و روابط تجاری ما با بسیاری از کشورها تحت دشوارترین شرایط قرار دارد؛ بنابراین اگر نمایندگان مجلس یازدهم میخواهند نقد منصفانهای داشته باشند، کافی است شرایط کشور را در زمان دولت یازدهم تا پیش از بهار ۹۷ با پس از آن مقطع مقایسه کنند که ترامپ از توافق برجام خارج شد.
از همین روی تصور میکنم فارغ از انجام وظیفه نظارتی از سوی مجلس اقدام به استیضاح از جانب نمایندگان در چنین شرایطی بیشتر نوعی به اصطلاح شوآف و تبلیغات سیاسی – جناحی است؛ اگر چه نقدهایی منصفانه نیز به دولت وارد است.