روزنامه آفتاب یزد- یگانه شوق الشعرا: به تازگی آماری منتشر شده است که از عدم توازن جنسیتی در سن ازدواج در ایران خبر میدهد. بر اساس این آمار تعداد پسران مجرد در سن ازدواج بیش از دختران مجرد در سن ازدواج است. این در حالی است که در گذشته این آمار تا حدودی بر عکس بود و تعداد دختران بیشتر از پسران بود.
با فرض درست بودن این آمار در آینده کشور با مشکلات و مضرات متعددی در این زمینه رو به رو خواهد بود. اما باید به این نکته اشاره کنیم که این آمار با واقعیت اجتماعی جامعه ایران مطابقت ندارد چرا که در نظر گرفتن بازه سنی ۲۰ تا ۳۹ سال برای ازدواج پسران و ۱۵ تا ۳۴ سال برای دختران با واقعیت جامعه فاصله زیادی دارد. زیرا در واقعیت بسیاری از جوانان در این سنین شرایط ازدواج ندارند و حتی به آن فکر نمیکنند.
۳۶ درصد زنان ۱۵ تا ۳۴ ساله ازدواج نکردهاند
بر اساس اظهارات یک جمعیت شناس و مطابق با آخرین سرشماری کشور، حدود ۳۶ درصد از جمعیت زنان جوان ۱۵ تا ۳۴ سال کشور را دخترانی تشکیل میدهند که هنوز ازدواج نکردهاند و حدود ۲.۳ درصد از زنان ۴۵ ساله و بیشتر در بازه سنی تجرد قطعی قرار دارند.
دکتر محمود مشفق در گفتگو با ایسنا، اظهار کرد: بر اساس آخرین سرشماری کشور، تعداد زنان ۱۵ تا ۳۴ ساله حدود ۱۴ میلیون نفر بوده است که این آمار شامل زنان مجرد و متاهل میشود. اگر بازه سنی ۱۵ تا ۳۵ سال را به عنوان بازه سنی «دوره دختری» در نظر بگیریم، پنج میلیون نفر از این زنان جوان، دختر و ازدواج نکرده بودند. در واقع بر اساس آخرین سرشماری کشور، حدود ۳۶ درصد از جمعیت زنان جوان ۱۵ تا ۳۴ سال کشور را دخترانی تشکیل میدهند که هنوز ازدواج نکرده اند.
تعداد پسران مجرد در سن ازدواج بیش از دختران مجرد در سن ازدواج است
این جمعیت شناس با اشاره به قائل شدن پنج سال فاصله سنی (به طور میانگین) میان دختران و پسران برای ازدواج، تصریح کرد: اگر جمعیت پسران ۲۰ تا ۳۹ ساله و جمعیت دختران ۱۵ تا ۳۴ ساله ازدواج نکرده را در نظر بگیریم، جمعیت پسران ۲۰ تا ۳۹ ساله مجرد حدود پنج میلیون و ۷۰۰ هزار نفر و جمعیت دختران ۱۵ تا ۳۴ ساله مجرد حدود سه میلیون نفر است.
درواقع نسبت جنسی در اینجا حدود ۱۹۱ است که یعنی در مقابل هر ۱۰۰ دختر در سن ازدواج ۱۹۱ پسر در سن ازدواج داریم و میتوان گفت نسبت پسران ازدواج نکرده در این سنین دو برابر دختران است. این امر نشاندهنده عدم توازن جنسیتی در سن ازدواج است، چراکه تعداد پسران مجرد بیش از تعداد دختران مجرد است که این امر از نظر اجتماعی میتواند مشکلاتی در بازار ازدواج ایجاد کند.
افزایش سن ازدواج
سعید معدنی، جامعه شناس و استاد دانشگاه در این باره گفت: «من فکر میکنم این بحث به افزایش سن ازدواج بر میگردد. در حقیقت بانوانی که سن آنها از ۴۰ الی ۴۵ سال میگذرد به دلیل مسائل بیولوژیکی احتمال ازدواج آنها به صفر میرسد. اما این درباره مردان صادق نیست، زیرا تا ۶۰ سالگی امید ازدواج در مردان وجود دارد. اگر بخواهیم مهاجرت را در نظر بگیریم آقایان به دلایل گوناگونی بیشتر از خانمها از کشور خارج میشوند. پس اگر مهاجرت را در نظر بگیریم باید تعداد دختر خانمها بیشتر باشد. اگر عامل تعدد زوجین را نیز در نظر بگیریم باز هم میزان تعداد خانمها باید بیشتر باشد.
بر این اساس به نظر من عامل بالا رفتن سن ازدواج در این آمار تاثیرگذار است. امکان ازدواج آقایان تا سنین بالا وجود دارد، اما این امکان در اختیار زنان نیست. یک اصطلاح به نام تجرد قطعی وجود دارد. تعریف کلاسیک این اصطلاح آن است که کسانی که ۵۰ سال را رد بکنند دیگر امکان ازدواج ندارند، اما امروزه تعریف متفاوت است و سن تجرد قطعی تغییر پیدا کرده است. نکته دیگر آن است که معمولا زمانی که سن آقایان بالا میرود با خانمهای کم سن و سالتر ازدواج میکنند و یک آقای ۵۰ ساله میتواند با یک خانم ۳۰ ساله ازدواج بکند. در آینده رشد جمعیت به احتمال زیاد بسیار کاهش پیدا میکند و امکان دارد به رشد منفی برسد و به همین دلیل جمعیت کاهش پیدا میکند و تعداد ازدواج نکردهها بسیار کاهش پیدا خواهد کرد.»
پیر شدن جمعیت
علیرضا شریفی یزدی جامعه شناس و استاد دانشگاه نیز در این باره گفت: «تحلیلکننده آمار هر کس بوده است که دختر ۱۵ ساله و پسر ۲۰ ساله را آماده ازدواج میداند با واقعیتهای اجتماعی جامعه مطابقت ندارد. این بدان معنا نیست که ما موافق یا مخالف ازدواج در این سن هستیم، ولی بحث این است که واقعیت جامعه ایران نشاندهنده آن است که بخش اعظمی از این افراد خود به خود در قالب ازدواج قرار نمیگیرند. اما به تاخیر افتادن ازدواج و ازدواج نکردن در زمان مناسب چند مشکل بزرگ را برای جامعه و فرد ایجاد میکند. اولین مشکل بحث پیر شدن جمعیت است.
تاخیر و دور افتادن از معدل زمان مناسب ازدواج یا مجرد مطلق بودن باعث میشود که ما نتوانیم بحث تجدید نسل را داشته باشیم و به همین دلیل جامعه به سمت پیری گرایش پیدا میکند و یقینا در سالهای بعد چنین جامعهای مشکلات عدیدهای را تجربه خواهد کرد. نکته دوم آن است وقتی که سن جوان از ازدواج میگذرد و نمیتواند به موقع ازدواج کند طبیعتا چنین جوانی به دلیل کمبود استقلال و هویت فردی و خانوادگی، هویت مناسب شکل نمیگیرد و به همین دلیل و بر همین مبنا مسئولیت پذیری در چنین جوانی کمتر جوانان ازدواج کرده است. نکته بعدی که ایجاد میکند این است که وقتی که این افراد خودشان را با دیگران مقایسه میکنند دچار انواع آسیبهای روحی و روانی میشوند که رایجترین آن افسردگی، اضطراب، وسواس و… است. نکته بعدی که اهمیت دارد این است که مطالعات در تمام دنیا و از جمله کشور ما نشان داده است که میزان اقدام به خودکشی در بین مجردین که در سن ازدواج هستند به مراتب بیشتر از کسانی است که ازدواج کردهاند و متاهل هستند.»
مضرات اجتماعی
وی ادامه داد: «به لحاظ اجتماعی وقتی افراد متاهل هستند کمتر قانون را زیر پا میگذارند و از رفتارهای غیر قانونی پرهیز میکنند. امکان آلوده شدن به رفتارهای خلاف قانون در افراد مجرد بالاتر است. به دلیل اینکه تعدادی از نیازهای این افراد پاسخ داده نمیشود قاعده رابطه زن و مرد از قاعده فرهنگ عادی خارج میشود و این افراد ارتباطات نا متعارفی را میگیرند که شاخص بارز چنین ارتباطهایی عدم پایداری است. این عدم پایداری بعد از مدتی به فرد احساس عدم امنیت میدهد. در برخی تعدد رابطه باعث اختلال تنوع طلبی میشود و او را از مدار یک زندگی روان عادی خارج میکند.
از سوی دیگر مطالعات نشان میدهد افراد متاهل انگیزه بیشتری برای کار کردن و تولید کردن دارند؛ بنابراین وقتی یک حجم عظیمی از نیروی کار یک جامعه مجرد و بیانگیزه میماند بر روی تولید ملی اثر نامطلوب میگذارد. یکی دیگر از آسیبها بحث مهاجرت است. متاسفانه بخش زیادی از جوانان جامعه ما به دلایل مختلف از کشور خارج میشوند و هیچ گاه به ایران باز نمیگردند در نتیجه خزانه آی کی یو کشور روز به روز در حال لاغرتر شدن است. مجردین معمولا راحت تر، روانتر و بیدغدهتر از متاهلین مهاجرت میکنند.»
وزارت تنهایی
امان الله قرائی مقدم جامعه شناس نیز در این باره به ما گفت: «به طور کلی ازدواج یک سلول بنیادین برای جامعه است که همه چیز را میآفریند؛ لذا اصل و اساس خانواده ازدواج و تشکیل خانواده است. متاسفانه به دلیل اینکه میزان بیکاری و اشتغال و تامین مایحتاج در جامعه با مشکل رو به رو شده است. چشم انداز آینده برای ازدواج روشن نیست باعث شده جوانان و به خصوص پسران رغبتی به ازدواج نداشته باشند و از آن پرهیز میکنند. البته علاوه بر این موارد مسئله دیگری در جوانان وجود دارد و ما جوانان را مسئولیت پذیر و وظیفه مدار تربیت نکرده ایم.
پسران، چون به صورت سنتی بار تامین خانواده را به دوش دارند به دلیل شرایط اقتصادی بیشتر از دختران از ازدواج گریزانند. بعضی از جوانان نیز وضع اقتصادی خوبی دارند، اما زیر بار مسئولیت ازدواج نمیروند. از سوی دیگر روابط نادرست دختران و پسران بر کاهش میزان ازدواج تاثیرگذار است. اینها مجموعا عاملی شده است که جوانان خصوصا پسران از ازدواج دوری کنند. از مدتها قبل به وجود آمدن چنین شرایطی پیشبینی میشد که میزان گرایش به ازدواج کم شود. من سالها قبل پیشنهاد دادم که وزارتی به عنوان وزارت تنهایی داشته باشیم، زیرا ۳۳ درصد جوانان ما الان تنهایی زندگی میکنند. در آینده مشکلات زیادی در این راستا به وجود خواهد آمد. وقتی خانواده تشکیل نشود. جامعه از دورن فرو میپاشد و دچار کهولت و پیری میشود و بقای نسل در معرض خطر قرار میگیرد. سلامت روحی و روانی جامعه در صورت تداوم این شرایط در معرض خطر قرار میگیرد.»