روزنامه شرق گفتوگویی با بهمن فرمانآرا به مناسبت چاپ پنجم «هفتادوپنج سال اول» انجام داده است؛ بخشی از این گفت وگو را دربارهی نام نبردن از اسم بازیگر نقش اول فیلم «در امتداد شب» در اینجا بخوانید.
یک نکته در این کتاب بود؛ انگار شما هیچ خاطره ناراحتکنندهای از کسی ندارید؟
تمام سعیام این بوده که از کسی بد نگویم، در ضمن هر گفتنی بود و میشد گفت و چیز شخصی را که سبب ناراحتی کس دیگری بشود، نگفتم؛ چون این خاطرات پسری است که علاقهمند سینما بود در خانوادهای که تجارت اصلیاش نساجی بود.
اما چرا اسم گوگوش را نیاوردید؟ اسم شخصیتش در فیلم «در امتداد شب» را گذاشتید.
انتخاب وزارت ارشاد بود و گفتند اصلا نمیشود حتی فائقه آتشین هم بگذارید چون همه میدانند.
در روزنامهها اسم –رئیسجمهور دوران اصلاحات– را نمیتوانیم ببریم.
من آقای خاتمی را دوست دارم، هرجا فرصت شود حتما دربارهشان حرف میزنم، ولی اینکه چرا در ممکلت خودمان نمیتوانیم اسم ایشان را ببریم، خیلی حرف است؛ اما از این کتاب فقط اسم گوگوش حذف شد.
شما حتی بخشهای زیادی درباره همکاریتان با مهدی بوشهری -همسر اشرف، خواهر شاه- نوشتهاید. این همه قدرتی که حضور در شرکت گسترش صنایع سینمایی ایران در اختیارتان قرار داده بود، چطور توصیف میکنید؟ مثلا همان اعتراضی که بیضایی برای نساختن فیلم «لیلا دختر ادریس» به شما داشت یا موارد دیگر.
ببینید من قبلش شازده احتجاب را ساخته بودم، بزرگترین جایزهای که یک فیلم ایرانی میتواند ببرد هم برده بود و بعدتر در شرکت گسترش صنایع سینمایی ایران هم اسم من بهعنوان تهیهکننده روی پرده میرفت، هدف این بود گافهایی که در فیلمهای دیگر ایرانی وجود داشت، دیگر اینجا تکرار نشود؛ مثلا خانم شهلا ریاحی که فیلم «مرجان» را کارگردانی کرد و خودش نقش دختر ۱۴ساله را که بهش تجاوز شده بود، بازی کرد. حالا دیگر نمیشد اجازه داد که آقای بیضایی بیایند و برای یک دختر ۱۶ساله از یک زن سیوچندساله بهعنوان بازیگر استفاده کنند. وقتی آقای بیضایی به من اطلاع داد گفتم حاضر نیستم این کار را بکنم و نویسندگان روزنامه کیهان به من هم خیلی فحش دادند. بعد هم برای فیلم «کلاغ» قرار شد اگر خانم معصومی میخواهند بازی کنند موقع نوشتن فیلمنامه سنشان پنج سال بالاتر یا پایینتر از سن خودش باشد که همینطور هم شد. اگر قرار بود کسی احساس قدرت بکند، میتوانستم «کلاغ» را هم نگذارم بسازند.
این دخالت نبود؟
نه! اگر به فیلمسازی و صنعت فیلم جهان دقت کنید، انتخاب بازیگر خیلی مهم است؛ مثلا برای نقش اسکارلت اوهارا یک سال و نیم گشتند تا بازیگر پیدا کنند و اگر اینطوری دقت و وسواس به خرج ندهند، فیلم روی هواست، چون هر بار که فیلم را میبینند معلوم میشود که نقش درنیامده است. من این را دخالت نمیدانم، آن را حق تهیهکننده «حرفهای» میدانم. ببینید «شهره آغداشلو» فیلم بازی نکرده بود، ولی در فیلم گزارش عباس کیارستمی درخشید. یا فیلمهای دیگر اصلانی، هریتاش و… . ببینید ما وقتی قرار بود فیلم بسازیم باید با فیلمهای علی عباسی و برادران صادقپور و… که تهیه کرده بودند، فرق میکرد. من مطمئن بودم که کار درستی انجام دادم، وگرنه این خاطره را در کتاب تعریف نمیکردم.