رسول بهروش در ورزش مدیا نوشت: در سرزمین داوریهای شتابزده، چندان تعجبی ندارد که «مهندس» علی دایی هم بدون خواندن اصل مصاحبه دراگان اسکوچیچ وارد کارزار او با مهدی طارمی شود و چهلوهشت ساعت پیش از بازی حساس تیم ملی، هر چه از دهان مبارکش در میآید نثار سرمربی این تیم کند.
خالق داغ ابدی تحقیر برابر سعودی، رقمزننده تنها شکست خانگی تاریخ تیم ملی برابر عربستان با تمام قوا توی شکم دراگان رفته که: «تو به چه حقی به بازیکنان ایرانی گفتی تاکتیکناپذیر؟» احتمالا علیاقا وقت ندارند، اما کاش یک نفر از انبوه جاننثاران اطراف ایشان مصاحبه مورد نظر را برایش بخواند و از او بپرسد شرافتا، بالاغیرتا چطور میشود چنین برداشتی از آن حرفها کرد؟ صد البته اینها مهم نیست؛ صددرصد تمام مشکلات تیم ملی مملکت حل میشد، اگر زمستان نودوهشت نظر فدراسیون در آخرین لحظه تغییر نمیکرد و همین آقای دایی را به عنوان سرمربی انتخاب میکردند. در آن صورت لابد اخوی گرام، محمد آقا را هم با خودشان وارد کادر فنی میکردند و فنیترین زوج تاریخ فوتبال جهان شکل میگرفت!
با شمشیرهایی که از همه طرف رو به سرمربی کروات عریان شده، کاش هر چه زودتر اسکوچیچ را بردارند و یکی از همین حضرات را بالای سر تیم ملی بگذارند. مثلا ترکیب خداداد عزیزی و علی دایی عالی است؛ مجتبی سرآسیایی هم میتواند لب خط بایستد و نود دقیقه فریاد بزند: «بیا بالا، بیا بالا.»
کسی که زمان حضور خودش در تیم ملی صرفا به اتکای اختیاراتش علی کریمی را دعوت نکرد، حالا از خط خوردن طارمی شاکی شده؛ بازیکنی که افتخار نمیدهد حتی تلفن کریم باقری بزرگ را جواب بدهد. دیگر چه باید میکردند؟ میرفتند پرتغال و به دست و پایش میافتادند؟ جماعتی که پای مهمترین مسابقات لیگ ایران مینشینند و از دقیقه یک تمام بازیکنان را به ناتوانی و فوتبالنفهمی متهم میکنند، حالا رگ گردنی شدهاند که چرا یک مربی خارجی گفته: «بازیکنان ایرانی در جنبههای تاکتیکی کمی از اروپاییها عقب هستند و جای پیشرفت دارند.»
بله خب؛ اسکو نمیدانست که ما ایرانیان تنها قوم بینقص تمام تاریخیم و هیچ انتقادی در هیچ زمینهای به ما وارد نیست. نه این که اسکوچیچ آش دهانسوزی باشد، اما آدم از این همه بیمعرفتی و جفا حیرت میکند. چه زود بادتان رفت مرحله قبلی با دستپخت مربی هشت میلیون یورویی تا یک قدمی سقوط پیش رفتیم و نفسمان به شماره افتاده بود. حالا که هوا آفتابی شده، چهچه میزنید و باز یادمان میآورید خادمکشی، رسم دیرینه این آب و خاک است…