بازخوانیِ مرگ مبهم ناصریا؛ ر.ک همه‌چیز را می‌داند بازخوانیِ مرگ مبهم ناصریا؛ ر.ک همه‌چیز را می‌داند | آوتاف
خانه / اخبار داغ / بازخوانیِ مرگ مبهم ناصریا؛ ر.ک همه‌چیز را می‌داند

بازخوانیِ مرگ مبهم ناصریا؛ ر.ک همه‌چیز را می‌داند

برترین‌ها: بهمن بابازاده، خبرنگار حوزه موسیقی در توئیترش به بازخوانی ماجرای مرگ ناصرعبداللهی پرداخته است.

بازخوانیِ مرگ مبهم ناصریا؛ ر.ک همه‌چیز را می‌داند

او نوشت: 

سیزده سال پیش در چنین روزی (۲۹ آذر) نفس های ناصر عبداللهی در بیمارستان هاشمی نژاد تهران فقط تا ساعت ۱۲ ظهر برقرار بود. او با جمجمه ای شکسته و کمری کبود، به خاک سپرده شد و یک برگه پزشکی قانونی که جلوی علت مرگش نوشته شده بود: مسمومیت دارویی!

خیلی سال پیش روایت واقعی و مستند از روز واقعه را نوشتم.آن زمان در فیس بوک. بارهابه دلیل این روایت تهدید به مرگ شدم و پیامهای مختلفی گرفتم.

علت فوت ناصر عبدالهی در ۳۷ سالگی آن هم به خاطر خواندن یک اثر (یا فاطمه بنت نبی) شدیدا با بایکوت رو به رو شد.

خانواده ناصر، اعضای ارکستر و حتی دوستان و آشنایان وی تا سالهای زیادی از صحبت درباره روز واقعه هراسی شدید داشتند. جرقه جنجالها از مراسم بزرگداشت ناصر در برج میلاد زده شد. احسان علیخانی که مجری مراسم بود جملاتش را درباره ناصر عبداللهی اینگونه تمام کرد: «نزدیک یک سال است که فهمیده‌ایم او {ناصر} به قتل رسیده است در صورتی که این موضوع مطرح نشده بود. همیشه دوست داشتیم این موضوع را بگوییم.

بعدها امیدوار رضایی رئیس وقت کمیسیون پزشکی مجلس در گفتگویی مدعی شد: اینی که گفتند ناصر عبداللهی مسموم شده یا مواد مصرف کرده مطلقا در پرونده وجود ندارد. این صدمه که مغز ایشان پیدا کرده به دلیل اصابت ضربه است. این آثار کبودی که در صورت وی در عکس‌ها مشخص است به همین دلیل است.

ناصر عبداللهی را باید چهره ساختار شکن نسل اول موسیقی پاپ ایران نامید. ناصریا روایت غمگینی از عشق در  بود و بعدها پسرش نوید به من ماجرای زایش آن اثر را گفت. ماجرایی عاشقانه و واقعی که…بگذریم!

حتما بخوانید:  بذرپاش: زیباترین دوران زندگی‌ام در بسیج بود

محمدعلی بهمنی در جمعی خصوصی گفته بود: سر اجرای ترانه “دل من یه روز به دریا زد و رفت” بارها ناصر از من اجازه خواست آنرا اجرا کنم. اجازه ندادم. یک روز زنگ زد و گفت استاد آن اثر را بدون اجازه شما خواندم و منتشر کردم. زنگ زدم حلالیت بگیرم! بهمنی میگفت بغض کردم و از صداقتش خوشم آمد.

جعبه سیاه اتفاقات روز حادثه «ر-ک» است. کسی که ضاربان ناصر تا سالن ترانزیت فرودگاه بندر هم تعقیبش کردند. او سکوتی ۱۳ ساله دارد و حالا ساکن دبی است. یک بار دو سال پیش ایمیل من را جواب داد و گفت یک روز کامل حرف می‌زند. دو سال است جوابم را دیگر نمی‌دهد..

(Visited 1 times, 1 visits today)

درباره ی مدیر سایت

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *