روزنامه فرهیختگان: بالاخره همانطور که پیشبینی میشد، نامزدهایی که شانس پایینی برای ورود به بهشت داشتند، کنار گذاشته شدند و در انتها عباس آخوندی، وزیر مستعفی راه و شهرسازی و پیروز حناچی، معاون سابق آخوندی در وزارت راه و شهرسازی بهعنوان دو گزینه نهایی تصدی سمت شهرداری تهران معرفی شدند. به لطف آمد و رفتهای فراوان در ساختمان بهشت در یک سال اخیر، این سومین بار است که به بررسی وضعیت سوابق نامزدهای شهرداری تهران میپردازیم و البته به لطف کشمکشهای مختلف و طولانی چند وقت اخیر، ناگزیر از بررسی سوابق آخوندی و پیروز حناچی هستیم.
بعد از استعفای پیش از استیضاح آخوندی از وزارت راه و شهرسازی، اکثر قریببهاتفاق کارشناسان شهری و سیاسی معتقد بودند او در اقدامی از پیش آمادهشده، از پاسخ به سوالات و ایرادات فراوان نمایندگان مجلس شورای اسلامی فرار کرده و خود را برای شهرداری تهران آماده میکند که این باور اشتباهی نبود، چون خیلی زود پس از قطعی شدن ترک بهشت توسط محمدعلی افشانی؛ جدیترین نامی که در کنار محسن هاشمی، علی ربیعی و… برای تصدی مقام شهرداری تهران مطرح شد، عباس آخوندی بود.
به تفکرات و مشی عقیدتی و سیاسی او کاری نداریم، به کارنامه او هم در برخی حوزهها نمیتوان دوباره ورود کرد، اما ایران یکی از تلخترین دورههای خود را از جهت سوانح حملونقل و شهرسازی و رسیدگی به وضعیت عمرانی در زمان مسئولیت آخوندی تجربه کرده است؛ کسی که در قبال یکی از بزرگترین پروژههای عمرانی بعد از انقلاب یعنی مسکن مهر با تمام انتقاداتی که به آن وارد است، واکنش سلبی دارد و آن را مزخرف میداند و درنهایت هم بدون ساخت حتی یک واحد از مقام وزارت استعفا میدهد و بعد از آن هم بر همین خط مشی استوار میماند که در این صورت کارنامه قابل دفاعی در حوزه عمرانی نخواهد داشت.
وضعیت حملونقل، جادهای، ریلی، هوایی و… در زمان مسئولیت عباس آخوندی از کترینگهایشان گرفته تا قیمتها و نوسازی، وضعیت مساعدی را پشتسر نگذاشته است.
«اگر به من رای میدهید؛ یعنی ریسک حرفهای من را پذیرفتهاید و قرار نیست من تنها بپذیرم. بنابراین اگر قبول دارید که بسمالله و اگر قبول ندارید که هیچ. البته من به شخصه تمام ریسکهای شخصی خود را میپذیرم»؛ اینها جملاتی بود که آخوندی در شورای شهر در پایان سخنانش و در جریان ارائه برنامههایش برای شهرداری تهران گفت.
و خیلی رک و راست معنیاش این میشود که بعد از یک سال حتی یک برنامه هم در شهر اجرایی نشده است و سه سال آینده هم اگر با انتخاب عباس آخوندی تغییری در شهر رخ نداد و گشایشی ایجاد نشد، ریسکی بوده که همه آن را پذیرفتهایم.
تقبل هزینههای مادی و غیرمادی جهت ایجاد منفعت عمومی هم بخش دیگری از سخنان آخوندی بود، نگرشی که البته خیلی زود است درباره آن حرفی بزنیم اما در نظام اعتقادی آخوندی توجیهپذیر است که همین امر، ترس از گرانی شهر و تحمیل هزینه به شهروندان است.
حالا باید دید با وجود کشوقوسهای فراوان و کارنامه ضعیف عباس آخوندی، شورای شهر تهران مثل روز گذشته به او بیش از گزینههای دیگر اعتماد خواهد کرد و او شهردار میشود یا نه؟