خبرگزاری ایسنا؛ در گزارشی به بررسی وضعیت مسافران بامدادی اتوبوسهای تندرو در تهران پرداخته است.
در بخشی از این گزارش آمده:
* شب ها شهر چهره فقر را در خلوتی خود واضح تر نشان می دهد تا پدیدهای به نام «اتوبوس خوابی » که این روزها بر سر زبانها افتاده یکی از نمودهای فقری باشد که اتفاقا در تاریکی می توان روشن تر آن را لابه لای آسیب های اجتماعی دیگر دید؛ جماعتی که لزوما معتاد و کارتن خواب نیستند اما بی خانمان هستند و از سوز سرما به اتوبوسهای پایتخت پناه آورده اند و آرزو دارند برای ساعتی خواب بیشتر اتوبوسهای تندرو در شب «کندرو» شوند.
* بی تردید خواب در اتوبوس های بی آر تی برای اینها انقدرها هم راحت نیست به ویژه اگر اعتیاد نداشته باشند. اینها از سر ناچاری و فقر، هوشمندانه خواب در اتوبوس ها را برای فرار از سرما انتخاب کرده اند. در طول مسیر تکان های اتوبوس، توقف در ایستگاه ها و صدای باز و بسته شدن در ها و ورود هوای سرد به یکباره و پیاده شدن در یک ایستگاه مانده به پایانه و انتهای خط پس از زمانی حدود ۳۵ تا ۵۰ دقیقه، همچنین تحمل سرما برای آمدن اتوبوس در لاین مخالف که گاهی تا یک ساعت هم طول می کشد، کار هر کسی نیست. برخی اتوبوس ها هم در شب در برخی ایستگاه ها توقف ندارند؛ همگی اینها باعث می شود که “اتوبوس شب” خواب راحتی را برای کسی به همراه نداشته باشد اما برخی از ” ما ” مجبور هستند و تنها راه را همین خواب تکه تکه در اتوبوس می دانند.
* صحبت با افراد اتوبوس شب کار سختی است معمولا می خواهند از زمانی که در اتوبوس هستند برای خواب استفاده کنند و خوش ندارند خواب تکه تکه مسیرهای رفت و برگشت را کسی خراب کند. در صندلی خالی کنار یکی از آنها می نشینیم. خیلی زود سرش را بالا می آورد. از خواب پریده و از بی خوابی و سرحالی من متوجه شده برای خواب سوار نشده ام. تا امدم سر صحبت را باز کنم انگار فهمیده باشد می خواهیم سوال کنیم می گوید: اسم مان را زامبی های اتوبوسی گذاشته اند، اما ما زامبی نیستیم، فقط جایی گرم و نرم برای خواب پیدا کرده ایم.
* از همین دو سه جمله ای که می گوید درد هویدا می شود. اتوبوس و خواب تکه تکه و توصیف گرم و نرم!
حمیدرضا بیژنی، جامعه شناس:
* یکی از وظایف مسئولان و مدیران شهری شناخت آسیبهای موجود در سطح شهر و کمک به بهبود و مدیریت آنها است. صرف وجود چند گرم خانه که نمیتواند مشکلات مسکن اقشار آسیب پذیر را بر طرف کند.
* انسانی که اتوبوس را به جای زاغهنشینی انتخاب کرده است از پذیرش شرایط و شکست خود سر باز می زند و امید دارد که تنها با روشن شدن هوا میتواند قدمی بهسوی رهایی از وضعیت بغرنج خود بیابد، امیدی که گویی نشئت گرفته از خاطراتی هستند که از زندگی در ساختار مستحکم خانواده در ذهن دارد و پذیرش فروریختگی همیشگی آن را برایش دشوار کرده است. شخصی که در اتوبوس میخوابد امید به ایستادنی دوباره دارد و با باور به فردیت ارزشمند خود، همچنان برای بازپسگیری زندگی آبرومندانه یک شهروند قابلاحترام، در تلاش است.
* اتوبوس خوابان را میتوان گروهی به شمار آورد که در یک دهه فشار اقتصادی اخیر کمرهایشان خم شده، اما حاضر به پذیرش شکست نیستند. آنها احتمالاً گروه هایی نزدیک به قشر طبقه آبرومند کارگر و متوسط هستند که اگرچه همواره صورت خود را با سیلی سرخ میکردند اما تن به دراز کردن دست به سوی دیگران نداده و در تلاشاند تا هویت حقیقی خویش را دوباره بیابند.