مجموعه کامل تعبیر خواب آویزان کردن از معبران معروف
حضرت دانیال (ع) میفرمایند:
اگر در خواب ببینی «پادشاه» دستور داد تا تو را آویزان کنند، تعبیرش این است که پادشاه به تو جاه و مقام و بزرگی میدهد ولی دین و ایمان تو لطمه خورده و دچار اشکال میشود، و اگر ببینی وقت آویزان شدن مردم به تو نگاه میکنند، یـعـنـی به تعداد مردمی که به تو نگاه میکنند بزرگی و ریاست و سروری بدست میآوری.
اگر ببینی عدهای جمع شدند و تو را آویزان کردند، یـعـنـی بزرگ و سرور و رئیس آن عده میشوی.
تعبیرگری میگوید:
اگر ببینی پیر غریبهای تو را آویزان کرد و مردم هم تو را تماشا میکنند، یـعـنـی فرمانروای جهان میشوی.
حضرت دانیال (ع) میفرمایند:
اگر ببینی خودت را آویزان کردهای ولی کسی به تو نگاه نمیکند و خودت را همینطور آویزان ببینی، یـعـنـی میخواهی بر فامیل بزرگی و ریاست و سروری کنی، ولی کسی از تو اطاعت نمیکند.
جابر مغربی میگوید:
اگر ببینی تو را آویزان کردند، ولی طنابت بریده شده و افتادهای، یـعـنـی جاه و مقام و بزرگی و احترام تو از بین میرود.
ابراهیم کرمانی میگوید:
اگر ببینی خودت را از آسمان آویزان کردهای، یـعـنـی در کار خودت پیشرفت کرده و کار تو بالا میگیرد .
ابن سیرین میگوید:
اگر ببینی طناب را چنگ زده و معلق شدهای، یـعـنـی به اندازه بلندی طناب از زمین، به بلندی و بلندپایگی و والایی و منزلت خواهی رسید. اگر ببینی طناب برید ولی مقداری از آن در دست تو باقی مانده است، یـعـنـی قدر و منزلت خودت را از دست میدهی.
اگر ببینی از دیوار آویزان شدهای، یـعـنـی حال و روز تو آشفته میشود و معاش و معیشت تو دچار زوال و نابودی خواهد شد. جابر مغربی میگوید: اگر ببینی خودت را با طناب از پشت بام یا جائی بلند آویزان کردهای، یـعـنـی به خاطر ترس و بیم از خواستهات دست میکشی.
درکتاب سرزمین رویاها آمده است :
چیزی را آویزان می کنید : بیماری
لباسها را آویزان می کنید : بیشتر خودتان را کنترل کنید
لباسهای بچه ها را آویزان می کنید : مراقب رقیب باشید
لباسهای میهمانها را آویزان می کنید : تغییراتی در اطراف شما رخ خواهد داد
سلام خسته نباشید, خواهشن تعبیر خوابمو بگید, دیشب البته بیدار شدم ۵صبح بود, خواب دیدم تو اتاق راه میرم یهو پام رفت رو شیشه خورده ها دو تکیه باریک بلند رفت پاشنه پام چندتا تیکه ظریفو تیز بلند بقه کف پام فرو رفت دردشو حس نکردم, از اون دو تکه داخل پاشنه یکشو خودم کشیدم محکم بیرون و اون یکیشو بردنم درمانگاه پرستار نمیتونست خودم هم کمکش کردم ک درش بیاره بلاخره کشید بقیه رو بابام کشید بیرون ,پام درد نداشت اما پر خون بود باند پانسمان کردیم, البته بگم تو همون خونه ای ک بودم خونه کسانیه ک باهاشون قطع رابطه کردم و اونجا مهمونی بود منم رفته بودم ک اخرشم ناراحتم کردن داشتم از خونشون میومدم بیرون ک پام اینجوری شد, تشکر میکنم هر چ سریعتر تعبیرشو بمن بگید