برترینها – امیر عبودزاده: نماینده ایران در آسیا، بازی را با سه گل به رقیب عربستانی واگذار کرده و این همه واقعیت نیست. الهلال میتوانست در همین بازی بیش از سه گل به پرسپولیس بزند. همانطور که اگر اراده میکرد در دیدار استقلال هم گلهای باز هم بیشتری میزد. این شکست و حذف برای باشگاههای ایرانی سخت و دردناک است. هواداران دو تیم، جدا از کریهایی که برای هم میخوانند، میتوانند این شکستها را به شیوهها و با توضیحات متفاوتی برای خود توجیه کنند؛ اما برتری حرف عربستانی غیرقابل انکار است.
در نیمهنهایی لیگ قهرمانان در غرب آسیا، دو تیم از عربستان حضور دارند و این باید تردیدها را برطرف کند. گذشته گذشته است و آینده هنوز نرسیده. امروز رقبای ما در آنسوی خلیجفارس دست بالا را دارند و این که ما خود را با داستانهایی مثل «بدشانسی» و «لابیگری حریف» و مفاهیمی از این دست مشغول کنیم چیزی را تغییر نمیدهد. باید اعتراف کنیم که اگر در گذشته هم توانستهایم در شرایطی کم و بیش مشابه از چنین مخمصههایی عبور کنیم، این بار به مانع سخت خوردهایم. داستان هم کمی فراتر از یک نود دقیقه فوتبالی است. هواداران پرسپولیس اگر تعصب را کنار بگذارند میپذیرند که با این تیم ما اگر پنجاه بار دیگر به مصاف این الهلال برویم چهلونه بار آن را خواهیم باخت و شاید یک بار مساوی کنیم.
غمانگیز است اما الهلال شایستگی این صعود و پیروزی مقابل دو باشگاه بزرگ و پرطرفدار ایرانی را داشته است. این شایستگی هم فقط به خاطر این نیست که چند بازیکن باکیفیت و یک مربی سطح بالا دارد و توپ را بهتر از ما در زمین میدواند و بهتر به تور دروازه میرساند. البته که اینها را دارد. اما قصه همین نیست.
یک- الهلال حتی اگر بازیکنان و شرایط بهتری هم داشته باشد، لیاقتش را داشته. ما سالهاست دل به تحقیر دلارهای نفتی و شاهزادههای ثروتمند خوش کردهایم و خواستهایم اینطوری برتری حریفان را زیر سوال ببریم. یادمان نبوده که ما هم دلارهایمان همان بو را میدهد و سرمایهداران و اسپانسرهای تیمهایمان، تقریبا همیشه، چهرههای علیهالسلامی نبودهاند. ما هم اگر پول بیشتری داشتیم بازیکنان و مربیان بهتری به خدمت میگرفتیم.
این که آن پول را نداریم هم نشاندهنده عقبماندگی و بیلیاقتی خودمان است. این که درآمدهای کشورمان به کمترین حد رسیده و ارزش پول ملیمان مایه حقارت و خجالت است، تقصیر کسی جز خودمان و سیاستهایمان نیست –هرچند که همیشه خواستهایم توپ را به زمین دیگران بیاندازیم و دست خارجی ها را در این قضیه ببینیم-. بله ما هم اگر دلار بیشتر و ارزانتری داشتیم بازیکنان بهتری به خدمت میگرفتیم. اگرچه باز هم لیاقتش را نداشتیم که امکانت و زیرساختهایمان را توسعه دهیم و مثل حریف فرودگاه و هتل و ورزشگاه مجهز بسازیم و بازی را به نفع خود عوض کنیم. کاری که همه این چند دهه نکردهایم و بلکه در حال پسروی بودهایم. دو- گفتیم اگر دلار و سرمایه بیشتری داشتیم بازیکن خارجی میآوردیم. فقط هم این نیست. اگر دستمان پر بود، ستارههایمان را راحت از دست نمیدادیم و با بازیکنان ضعیفتر عوض نمیکردیم. همین پرسپولیس پیش از فصل بهترین مدافع، بهترین هافبک و بهترین مهاجمش را از دست داده چون پولش را نداشته آنها را نگه دارد. کنعانیزادگان، نورالهی و مغانلو. همانطور که استقلال الماس تراشنخوردهاش قائدی را از دست داده و این اتفاق در فصلهای اخیر مدام برایش تکرار شده.
ما به دلیل شرایط خودساخته و به دلیل بستن مرزها و قطع ارتباط منطقی با دنیا، حتی تبلیغ مناسب برای روی پیراهن تیمهایمان نداریم و درآمد آن را هم نداریم. یادتان هست که روزگاری روی پیراهن پرسپولیس و استقلال نقش LG و SUMSUNG نشسته بود. این که ما خودمان را از همه این درآمدها محروم میکنیم و دلمان میخواهد منزوی باشیم که دیگر تقصیر عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس نیست. برای همین است که اگر آنها درآمد بیشتری دارند و نتیجهاش را میگیرند، لیاقتش را هم دارند و ما نه.
سه- هفتههاست که به میزبانی عربستان اعتراض میکنیم. این مشکل را در فصلهای قبل هم داشتهایم و نتوانستهایم میزبان تیمهای عربستانی باشیم و هم هزینه بالاتر دادهایم و هم امتیاز میزبانی از کفمان رفته. قبول کنید که اینجا هم چوب رفتارهای خودمان را میخوریم. ما بازی را وقتی باختیم که عدهای هیجانزده و بیفکر تصمیم گرفتند از دیوار سفارت و کنسولگری کشوری دیگر بالا بروند و آتش بیفروزند. جایی بازی را باختیم که دیپلماسی و روابط حسنه بینالمللی را بازیچه تفکرات کودکانه و احساسات خاممان کردیم. وقتی چنین اتفاقی افتاد، عربستانیها هم میتوانستند به تلافی به سفارت ما حمله کنند. نمیتوانستند؟ اما آنها لب گزیدند. ما چند سال است داریم بابت آن خطا تقاص پس میدهیم. جز این است؟چهار- همه روزهای اخیر را در اعتراض به استادیوم پر از جمعیتی گذراندیم که برایمان تدارک دیده بودند. خودمان را گول زدیم. نخواستیم قبول کنیم که اینجا هم با گل به خودی باختهایم. به سیاستهای مرگباری که در پیش گرفتیم و مقابل واردات واکسن ایستادیم تا حالا شرایط حضور تماشاگران را نداشته باشیم. به سیاستهایی که اجازه نمیدهند زنان به استادیوم بیایند و اگر بازی در تهران بود هم معلوم نبود ما بتوانیم اجازه حضور تماشاگران را از نهادهای بالادستی چون AFC و FIFA بگیریم. انصاف داشته باشید، این شرایط نابرابر و این برتری حریف از شایستگی آنها و بیلیاقتی ما ناشی نمیشود؟
پنج- قطر میزبانی جامجهانی را گرفته است و ما دهههاست نتوانستهایم بک تورنمنت بینالمللی را میزبانی کنیم. تیمهای بزرگ به تهران نمیآیند و تیم ملی ما برای برگزاری دیدارهای دوستانه با تیمهای بزرگ مشکلاتی غیرقابل باور دارد. بخش بزرگی از شکستها و حسرتهای ما نتیجه تصمیمات خودخواسته است. شاید بگویید پس چرا تیمملی ما در صدر گروه است و کشتی ما افتخار میافریند. چرا این مشکلات جلوی موفقیتهای آنها را نمیگیرد. پاسخ ساده و روشن است. همین تیم ملی فوتبال ما اگر میتوانست در استادیومی مملو از جمعیت و در حضور بانوان به دیدار کرهجنوبی برود، شرایط فرق میکرد. کشتی ما اگر میتوانست در داخل کشور میزبان مسابقات قهرمانی جهان باشد شرایط فرق میکرد. اما اینها شدنی نیست و باید شاهد ایدههای مضحکی باشیم که امثال جواد خیابانی میدهند و دنبال میزبانی مشترک در مسابقات کشتی هستند. نه ما شایستگی بسیاری از پیروزیهای بزرگتر و بیشتر را نداریم چون خودمان نخواستهایم.
شش- مدیریت عقبمانده و مفلوک ما که دیگر تقصیر کسی نیست. این که هر بار میخواهیم به کشوری برویم پروازها عقب میافتند و مجوزها صادر نمیشوند. این که مدام جریمه میشویم و باید چند برابر درآمدهایمان هزینه اشتباهات را بدهیم. چند میلیون دلار جریمه به ویلموتس بدهیم، میلیونها دلار جریمه به بازیکنان و مربیان خارجی که از ایران رفتهاند بدهیم و مدام پنجرههای نقل و انتقالاتیمان بسته شود. این بیعرضگیها تقصیر کیست؟ تیمهای خارجی و عربی هم اینقدر نقرهداغ میشوند؟بهانه میآوریم که الهلال هیچ جایگاه و بلیتی به هواداران ایرانی پرسپولیس اختصاص نداده و اعتراف نمیکنیم که ما اصلا تقاضایی برای این بلیت و جایگاه نداشتهایم. درخواستی ندادهایم. قانونا حریف تخلفی نکرده و تماشاگری را از رفتن به استادیوم منع نکرده. فقط نق میزنیم و بهانه میگیریم تا شکستها و عقبماندگیهایمان را توجیه کنیم.
…و سرانجام، ما این بازی و این مسابقات را باختهایم و باید برگردیم سر خانه اول. فصل بعد شاید بهتر از این باشیم و شاید تا همین مرحله هم بالا نرویم. اما این اشکالات و اشتباهات سر جای خود هستند. ما همیشه دو گل از خودمان عقبیم و همیشه با دست و پای بسته به دیدار حریفان میرویم. ما تواناییها و شایستگیهای خودمان را داریم و البته بیلیاقتیهای خودمان را. و برای آنچه اتفاق افتاده، یادمان باشد که ما بیشترین لطمه را از رفتار و سیاستهای خودمان خوردیم و میخوریم. آنها شایستگی پیروزی و صعود داشتند و ما نداشتیم. برویم و فکر کنیم ببینیم دیگر چه خطاهایی داشتهایم. چگونه در شنزار فرو میرویم و حواسمان نیست و داریم در دوردستها دنبال مقصر میگردیم.