تحلیلی خواندنی درباره بلایی که سر افغانستان آمد تحلیلی خواندنی درباره بلایی که سر افغانستان آمد | آوتاف
خانه / اخبار داغ / تحلیلی خواندنی درباره بلایی که سر افغانستان آمد

تحلیلی خواندنی درباره بلایی که سر افغانستان آمد

برترین‌ها: بامداد اعتماد، روزنامه‌نگار و فعال رسانه‌ای در یادداشتی به تحلیل رویداد‌های اخیر در افغانستان پرداخته است.

تحلیلی خواندنی درباره بلایی که بر سر افغانستان آمد

بامداد اعتماد در رشته توئیتی نوشت: 

* ده سال بعد از انقلاب مشروطه، آزادیخواهانی که عمری برای پیروزی مشروطه تلاش کرده بودند بدنبال شخصیت مقتدری می‌گشتند که مملکت را نجات دهد. ایران در شرف نابودی بود. کار بدان جا رسیده بود که بهار، شاعر آزادی، آرزو داشت شخصیتی چون موسولینی در ایران ظهور کند تا مانع فروپاشی کشور شود.

* روشنفکران پیش از مشروطه تصور می‌کردند صرف داشتن یک قانون اساسی دموکراتیک، سرنوشت ایران را تغییر می‌دهد. این بود که قانون اساسی بلژیک را با قدری تغییر، بعنوان قانون اساسی ایران به تصویب رساندند. اما آن قانون اساسی، در کشوری که نهادهای مدنی بلژیک را نداشت، بگونه‌ای دیگر عمل کرد.

* قانون اساسی مشروطه، دولت ضعیف قاجاریه را ضعیف‌تر کرد. دولت قاجاریه پیش از مشروطه هم ضعیف بود. مشروطه با تضعیف سلطنت، همان قدرت محدود را هم متلاشی کرد. آن هم در ایرانی که فاقد نهادهای مدنی و احزاب ریشه‌دار بود. آن هم در ایرانی که نهادهای دموکراتیک‌اش هنوز شکل نگرفته بودند.

* در نبود نهادهای دموکراتیکی که بتوانند قدرتِ رها شده از دست سلطنت را تصاحب کنند، قدرتِ بی‌صاحب نصیب خوانین محلی شد. دولت مشروطه آنقدر ناتوان بود که نمی‌توانست حتی انتخابات مجلس را هم برگزار کند. در نیمی از این ۱۱ سالِ بین ۱۲۸۸ تا ۱۲۹۹، ایران اصلا مجلس شورای ملی نداشت.

* مشابه این اشتباه در افغانستان هم رخ داد. تصور شرکت کنندگان در کنفرانس بُن این بود که صرف تاسیس یک جمهوری، افغانستان را نجات می‌دهد. سلطنت از گزینه‌ها حذف شد. افغانستان جمهوری شد. اما در جامعه‌ای که نهادهای مدنی‌اش ضعیف‌اند، جمهوری به محملی بدل شد برای بازگشت طالبان به قدرت.

حتما بخوانید:  مسی در راه پاریس؛ شاه‌ماهی به تور PSG می‌افتد؟

* در این کشورهای خاورمیانه، حذف سلطنت نه تنها به ظهور دولت‌های دموکراتیک نمی‌انجامد، بلکه با تضعیف هویت ملی، زمینه‌ساز قدرت گرفتن ژانرال‌های چپگرا می‌شود. جمهوری‌های دموکراتیک در این منطقه، دولت‌های مستعجل‌اند. توقفگاه‌هایی هستند که قدرت در آنها ماندگار نمی‌شود.

* مشکل ایران زمانی آغاز شد که نسل بعدیِ روشنفکران ایرانی، در یک دوگانگی قرار گرفتند و دعوای قدرت ادامه یافت.

(Visited 1 times, 1 visits today)

درباره ی مدیر سایت

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *