برترینها:انتقاد احمدینژاد از قرارداد ایران و چین، گمانهزنیها برای حضور او در انتخابات آتی را تقویت کرده، توسعه ایرانی و اعتماد به این ماجرا پرداختهاند.
توسعه ایرانی نوشت: گرچه پرونده محمود احمدینژاد بسیار سنگینتر از آن است که شورای نگهبان بتواند درباره آن اغماض کند و صلاحیت رئیسجمهور پیشین ایران تایید شود، اما بسیاری همچنان نگران هستند که مبادا شعبدهای شود و معجزه هزاره سوم در وضعیتی که شبیه به معجزه خواهد بود، تایید صلاحیت شود و آن وقت یک سبد دستش بگیرد و هر چه رأی پای صندوق میآید را درو کند.
از سوی دیگر تحرکات احمدینژاد این گمانهزنیها را تقویت میکند. او در تمام این سالها که از پاستور دور بوده، سنت دوران ریاستجمهوری خود یعنی سفرهای استانیاش را حفظ کرده و اتفاقا بسیاری بر اساس تداوم همین سفرهای استانی است که نتیجه میگیرند او همچنان در اندیشه پاستور است. اکنون هم از قضا اظهاراتش در یکی از همین سفرها، سر و صدای زیادی به پا کرده است.
آنطور که سایت بهارنیوز، سایت نزدیک به احمدینژاد نوشته، یکشنبه شب او در گیلان بوده که از قرارداد ۲۵ ساله دولت روحانی با چین به تندی انتقاد کرده است.
بسیاری معتقدند که این آخرین دردسری نخواهد بود که احمدینژاد در این ماههای باقی مانده تا انتخابات ۱۴۰۰ برای دولت ایجاد میکند؛ به ویژه آنکه شماری از نزدیکان وی نیز در مجلس هستند. آنها معتقدند که هجمههایی از این دست به دولت، ترفند احمدینژاد برای بازگشت مسیحوار خود به پاستور خواهد بود.
برخی دیگر اما معتقدند او به دلیل احتمال بالای رد صلاحیت شخصا برای کاندیداتوری در ۱۴۰۰ اقدام نخواهد کرد.
روزنامه اعتماد هم در اینباره نوشت:
«حمله»؛ استراتژی بازگشت به «پاستور»
قدیری ابیانه و تاجرنیا، علت اظهارات احمدینژاد را انگیزههای انتخاباتی میدانند
محمود احمدینژاد امروز در جایگاه یک رییسجمهوری سابق که برنامهای برای حضور در انتخابات ۱۴۰۰ دارد، از تریبونهای محدود خود استفاده میکند و علیه قراردادی ۲۵ ساله میان جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین قاطعانه در سوی مخالف میایستد؛ آنهم در شرایطی که در دولتش در همکاری با این کشور چیزی کم نگذاشت.
فارغ از اینکه افکار عمومی و توده مردم نگاه مثبتی به ارتباط تهران- پکن ندارند که بررسی آن در این مقال نمیگنجد اما محمود احمدینژاد چرا با این قراردادی که هنوز مفادی از آن دیده و بررسی نشده، مخالف است؟ «سودای دوباره ریاستجمهوری» شاید اولین پاسخ به این پرسش باشد. او که اخیرا با یک رسانه کانادایی مصاحبه کرده و در پاسخ به احتمال کاندیداتوریاش برای انتخابات ۱۴۰۰، گفته «آماده فداکاری برای ملت ایران است»، شاید با این اظهارات تمایل دارد که خط و مشی جدیدش در دیپلماسی را تبلیغ و سبد رای احتمالیاش را سنگین کند.
عشقِ قدرتقدیری ابیانه در همین رابطه به اعتماد میگوید:
«محمود احمدینژاد از ضرورت مذاکره با امریکا تا هرچیز دیگری را که مطرح میکند، تنها برای این است که بگوید من هستم.» او تحلیل میکند که «احمدینژاد با علم بر اینکه ردصلاحیت میشود، قصد کاندیداتوری برای ریاستجمهوری دارد و در حال حاضر هم در حال رایزنی و فشارآوردن است.»قدیری ابیانه، احمدینژاد را یک «عشق قدرت» توصیف میکند که دوست دارد به ریاستجمهوری بازگردد و حتی اگر ردصلاحیت شود هم نوک پیکان انتقاد و مخالفت را اول به صورت مستقیم به سمت «شورای نگهبان» و بعد به صورت غیرمستقیم به سوی «رهبری» خواهد گرفت چراکه «اساسا اعتقادی به رهبری و نظام اسلامی ندارد.»
شنا خلاف مسیر رودخانهعلی تاجرنیا، هم معتقد است که اگر نگاهی به سوابق و اظهارنظرهای احمدینژاد بیندازیم، متوجه خواهیم شد که او بهدنبال «رضایت عامه مردم یا عوام» است. تاجرنیا، احمدینژاد را فاقد هرگونه «استراتژی در زمینه فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و سیاست خارجی» میداند و فکر میکند «حیات سیاسیاش در گرو شنا برخلاف آب رودخانه» است.
این نماینده مجلس ششم یادآوری میکند که احمدینژاد بهخصوص در دوره اول ریاستجمهوری نگاه انتقادی به غرب داشته و نگاه رو به شرق را پی گرفت و حالا که سیاست رسمی نزدیکی بیشتر به شرق است، دیدگاه متفاوتی را مطرح میکند؛ کما اینکه درمورد برجام که به نوعی نزدیکی به غرب بود، موضعی خلاف موضع مجموعه حاکمیت اتخاذ کرد. تاجرنیا البته باور دارد که فارغ از عقبه فکری و سیاسی احمدینژاد باید به بخش قابلتامل صحبتهایش در این مورد نیز توجه کرد.درواقع اگرچه باید جزیی و صریح مشخص شود که این قرارداد بینالمللی ۲۵ساله با چین چه عواید و مضراتی دارد اما فارغ از این، محمود احمدینژاد «حمله» و «هجمه» به شرایط موجود را در دستور کار قرار داده؛ راهکاری که احتمالا تصور میکند او را به «پاستور» بازمیگرداند.