روزنامه ایران: به تازگی سلبریتیهایی چون صادق زیباکلام، علی دایی، نرگس کلباسی و دیگرانی که مستقل از نهادهای رسمی، کمکهای مردمی را جمعآوری کرده بودند، به اداره آگاهی فراخوانده شدند. هدف از این کار، تحقیق از نحوه هزینهکرد پولها و اطمینان از صحت عملکردها عنوان شده است.
صادق زیباکلام، استاد دانشگاه تهران با بیان جزئیات این احضار، پرسشها، پولهای جمعآوری شده و هزینه شده، تأکید کرد که نقطه مبهمی در کار و حساب او نیست و او آماده پاسخ دادن به همه پرسشها است.
بخشی از این گفتگو را بخوانید:
* اوایل تیرماه بود که من از سفر آلمان برای دریافت جایزه آزادی بیان «دویچه وله» برگشته بودم. دو سه روز بعد از بازگشت به صورت تلفنی از دادستانی تماس گرفتند و گفتند باید به دادستانی بیایید. معمولاً هم نمیپرسم برای چه باید بروم، میروم. اما با تعجب دیدم اصلاً موضوع احضار سیاسی نیست، گفتند قرار شده از تعدادی از سلبریتیها درباره کمکهای جمعآوری شده تحقیق شود.
* گفتم که با کمال میل در خدمت هستم. ۴-۳ ساعت برایشان در قالب بازپرسی صحبت کردم. گفتند اگر اشکالی ندارد، مطالب گفته شده را در برگههای بازجویی هم بنویسید که انجام دادم. در پایان گفتم اگر افزون بر اینها سؤال، ابهام یا تردیدی دارید، بپرسید تا توضیح بدهم. گفتند فقط یک سؤال دیگر و آن اینکه شما از این پول برای مصارف شخصی هیچ برداشتی نداشتید؟ گفتم اصلاً و ابداً. پرسیدند ۱۵-۱۰ بار با هواپیما به کرمانشاه رفتید، شاید پول بلیت را از این حساب برداشت کرده باشید؟ گفتم مطلقاً، حتی یک ریال برداشت نکردم، همه را از جیب خودم پرداخت کردم.
* مطالب نوشته شده را امضا کردم و بیرون آمدم. بعد از آن، هفته دوم مهرماه بود که احضاریهای از سوی نیروی انتظامی آمد که باید چهارشنبه ۱۱ساعت به پلیس آگاهی بروید. من از باب محکم کاری، همه اسناد هزینهکرد این مدت را تهیه کردم و سر موعد به پلیس آگاهی رفتم. رئیس آگاهی و معاون ایشان محترمانه برخورد و بابت احضار کلی عذرخواهی کردند، اما گفتند دستور مقام قضایی است و باید رسیدگی کنیم.
* روز بعد، یکشنبه ۱۵ مهر صبح پیامکی برای من ارسال شد که حساب شما مسدود شده است. در مراجعه به بانک، گفتند ساعت ۸ صبح دستور از قوه قضائیه آمده است. یعنی حکم مسدود کردن حساب، روز قبل که من به آگاهی رفتم، صادر شده بود و روز یکشنبه به بانک رسیده بود. به عبارت دیگر، منتظر تعیین نتیجه بررسیهای آگاهی نماندند و همان روز برگه مسدودی را صادر کردند.
* نامه مفصلی برای رئیس قوه قضائیه نوشتم و در آن نامه محترمانه پرسیدم آیا من شاکی خصوصی داشتم؟ آیا هیچ یک از نهادها و سازمانهای دولتی علیه من شکایت کرده بودند؟ آیا خود اهالی دهکده امید از من شکایت کردهاند که شما دستور توقیف حساب من را صادر کردید؟ به فرض که علیه من شکایت شده، آیا دادگاه آن را رسیدگی کرد و رأی به محکومیت داد؟ ملاک تصمیم شما برای مسدودکردن حساب من براساس کدام مبنای قانونی بود؟
* من شاکی خصوصی نداشتم. اما سؤالم از مدعیالعموم هم این است که من تیرماه در قوه قضائیه و مهرماه برای کارآگاهان آگاهی توضیح دادم، شما چه سؤالی از من کردید که من جواب سؤال سربالا دادم یا از دادن پاسخ طفره رفتم؟
* در ۱۱ ماه پس از زلزله، ۱۷ بار به منطقه رفتم. هر بار که رفتم، گزارش کامل را ارائه کردم. آخرین بار درست روز اول مهرماه به مناسبت آغاز سال تحصیلی رفتم و مقدار زیادی نوشتافزار در دهکده امید توزیع کردیم. این اقدام هم به طور کامل توضیح داده شد.
* به سهولت میتوان از بانک استعلام کرد که دقیقاً چه مبلغی جمعآوری شده است. زیرا منظماً و هنوز کنتوروار به این حساب پول ریخته میشود. بعضی روزها ۵ تا ۶ بار، از ۵ تا ۵۰ هزار تومان به این حساب پول ریخته میشود. من کامپیوتر نیستم که هر روز میزان دقیق را بدانم.
* میتوانید از بانک ملی استعلام بگیرید که از ۲۳ آبان ۱۳۹۶ که زیباکلام این حساب را اعلام کرد تا امروز که ۱۷ مهر ۱۳۹۷ است، چقدر به این حساب واریز شده است. فرض کنیم بگویم پولی ریخته نشد، بانک قطعاً به شما می گوید این پول خرج چه کارهایی شده است. مبالغ برداشت و هزینه شده را دقیق و مورد به مورد، هم به دادستان و هم به آگاهی گفتم و به آگاهی رسید، اسناد و مدارک پرداخت را هم ارائه کردم.
* در ۱۱ ماه گذشته نزدیک به ۸۰۰ میلیون تومان هزینه شده است. موجودی حساب هم نزدیک به ۳ میلیارد تومان است. بنابراین میتوانیم بگوییم حدود ۳ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان به این حساب ریخته شده است. دقیقتر اینکه مردم حدود ۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان به این حساب واریز کردند، ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون دیگر هم بهرهای است که در این مدت به این حساب تعلق گرفته است.
* من یک ریال هم بدهی بانکی ندارم و اساساً در ۱۰ سال گذشته وامی نگرفتم تا بدهی داشته باشم. من حتی به خودم اجازه ندادم بلیت هواپیما یا اتوبوس خودم و دخترانم که منظماً در کار با من مشارکت دارند را از این حساب برداشت کنم و همه این هزینهها را از خودم پرداخت کردم.
* فکر میکنم یک دستور کلی بود که به حساب سلبریتیها رسیدگی شود. مسأله شخص زیباکلام نبود. مدعیالعموم ورود کرده تا از سلبریتیها تحقیق کنند. نه فقط از من، بلکه از همه دارند تحقیق میکنند. من هم با نفس تحقیق مشکلی ندارم، اما آگاهی میتوانست به جای احضاریه، تلفنی دعوت کند.
* به عنوان استاد علوم سیاسی به شاگردان خود میگفتم با تئوریهای توطئه بجنگید. اما در این مدت چندبار به من گفته شد شاید میخواهند سر و صدا راه بیندازند تا برخی از مردم بگویند نمیتوان به سلبریتیها هم اعتماد کرد. برخی هم معتقدند خودشان میدانند سلبریتیها حتی یک ریال را هم جابهجا نکردند، اما تلاش میکنند از آنان سلب اعتماد شود یا از آنان انتقام میگیرند که مردم بیجا کردند به شما اعتماد کردند.