آقاجری: انقلاب، زمان بن‌بستِ اصلاحات رخ می‌دهد آقاجری: انقلاب، زمان بن‌بستِ اصلاحات رخ می‌دهد | آوتاف
خانه / اخبار داغ / آقاجری: انقلاب، زمان بن‌بستِ اصلاحات رخ می‌دهد

آقاجری: انقلاب، زمان بن‌بستِ اصلاحات رخ می‌دهد

برترین‌ها به نقل از ماهنامه ایران فردا: هاشم آقاجری، فعال سیاسی اصلاح طلب و استاد دانشگاه تربیت مدرس در یادداشتی به تحلیل رویکرد جنبش‌های اجتماعی پرداخته است.

آقاجری: انقلاب، زمان بن‌بستِ اصلاحات رخ می‌دهد

بخشی از این یادداشت را در ادامه بخوانید:

* در همه‌ی ساختارها و نظام‌های سیاسی پیش از انقلاب، سیستم‌ها برای بقای خود به‌وسیله نخبگان درون سیستمی، اصلاحاتی را از بالا، برای حل مسائل، بحران‌ها و رفع تضادها و تعارض‌ها انجام دادند.

* زیرا نسبت انقلاب و اصلاح یک نسبت پایان-آغاز است به این معنا که تا زمانی که امکان رفرم و اصلاح درون سیستمی وجود دارد، انقلاب به یک ضرورت و دستور کار مشخص پیش روی بازیگران و کنشگران اجتماعی تبدیل نمی‌شود.

* درنتیجه انقلاب زمانی رخ می‌دهد که اصلاحات از بالا به بن‌بست می‌رسد و امکان پاسخگویی به بحران‌های پیش روی سیستم را ندارد. به عبارتی جنبش انقلابی ضد سیستمی نتیجه ناگزیر کوشش‌های اصلاح‌طلبانه درون سیستمی شکست‌خورده است.

* بنابراین به میزانی که سیستم متصلب است و امکان تغییر دموکراتیک، مسالمت‌آمیز، قانونی و مبتنی بر مذاکره و مصالحه میان نخبگان قدرت و نیروهای اجتماعی تحول‌خواه را ندهد، انقلاب رخ می‌دهد.

* اصلاح زمانی معنا دارد که زیست جهان جامعه و سیستم حاکم در برابر هم گشوده باشند یعنی سیستم بتواند خود را در پاسخ‌گویی به رشد و تحولی که در جامعه در جریان است باز نگه دارد و خود را نوسازی کند.

* باید بر این واقعیت تأکید کرد که نخبگان درون سیستمی، بدون نیروی اجتماعی، بدون جنبش یا جنبش‌های فعال اجتماعی نمی‌توانند طرح‌های رفرمیستی موردنظر خود را پیش ببرند. اینکه کسانی بخواهند ایده اصلاحات را تنها از طریق صندوق رأی پیگیری نمایند، این ناممکن است. مگر اینکه اصلاحات از طریق صندوق رأی متکی به یک نیروی اجتماعی و یک جنبش اجتماعی قدرتمند باشد تا با اتکا به آن بتواند طرح‌های موردنظر خود را پیش ببرد.

حتما بخوانید:  سلفی‌های جدیدی که امبر هرد از خودش منتشر کرد

* در ایران نیزگاهی اصلاح‌طلبان آن‌چنان از صندوق رأی حرف می‌زنند و آن‌چنان صندوق رأی و جنبش اجتماعی را رودرروی هم قرار می‌دهند که گویی جنبش اجتماعی ضد و مانع صندوق رأی و اصلاحات درون سیستمی است درحالی‌که چنین نیست.

* شما وقتی‌که منطق سیاست‌ورزی‌تان را بر تعادل قوا در وضع موجود و گزینش بد به‌جای بدتر بدون تعیین یک خط قرمز حداقلی مبتنی کردید، در آن صورت معلوم نیست که چه چیزی اصلاح‌طلبی را از ضد اصلاح‌طلبی جدا می‌کند. چون همواره بدتر از یک بدی وجود دارد و همواره با این منطق در مقابل یک بدتری یک بدی لباس خوب به تن می‌کند؛ یعنی دائم سطح توقعات و مطالبات اصلاح‌طلبان پایین و پایین‌تر می‌رود.

* درهرصورت ما نیازمند یک نیروی آلترناتیو در داخل ایران هستیم. نیروی آلترناتیوی که بر اساس یک گفتمان سوم باید ساخته شود و بتواند جامعه و خواست هایش را نمایندگی کند و درنهایت جنبش جنبش‌ها شود و به‌عنوان یک نیروی بدیل جنبش‌های بالفعل و بالقوه‌ای موجود را باهم مرتبط کند. یک نیروی جدی تغییر که باید از همه طبقات و قشرهای اجتماعی و قطعاً با نوعی همبستگی ائتلاف طبقاتی ایجاد شود تا بن‌بست‌های موجود بر سر راه تکامل تاریخی جامعه ایران امروز را بردارند.

(Visited 1 times, 1 visits today)

درباره ی مدیر سایت

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *