مهر: وزیر بهداشت گفت: تا زمانی که مشکل کشور در برخی بخشهای دیگر حل نشود، سقف ارتفاع ما در رشد جمعیت، بلند نیست. تا زمانی که مشکل اقتصاد، اشتغال و معیشت مردم را حل نکنیم نمیتوانیم به رشد جمعیت امیدوار باشیم. متأسفانه شرایط همانند زمان ساسانیان شده که فقط افرادی میتوانند درس بخوانند که جز متمولین کشور هستند.
سعید نمکی:
امروز فراتر از انتظار ما، ۱۰ درصد از جمعیت کشور را سالمندان تشکیل میدهند و برآورد میشود که تا سال ۱۴۲۰، جمعیت سالمند کشور دوبرابر میشود که بسیار تکان دهنده است.
وقتی به هرم سنی جمعیت نگاه میکنیم از این نگران میشویم که جوانهای کمتری خواهیم داشت تا سالمندان را حمایت مادی و معنوی کنند البته الان هم به دلیل عدم زیرساختهای اشتغال، بخش عمدهای از جمعیت جوان کشور، سربار جمعیت سالمند هستند. این واقعیت تلخ اجتماعی ما است. سالمندانی داریم که هنوز کار میکنند تا جوانان بیکار را حمایت کنند و عدهای دیگر چون در زمان جوانی شأن زیرساخت اشتغال در کشور نداشتهایم، جوانی نکرده و مولد نبوده، پیر شدهاند.
نگرانی مقام معظم رهبری در مورد جمعیت، بسیار به جا است و همواره این دغدغه را داشتهام که در طوفان کرونا که اداره آبرومندانه آن نه برای وزارت بهداشت بلکه برای جمهوری اسلامی ایران پر مسئولیت بود، فرمان دردمندانه مقام معظم رهبری را پاسخ نداده باشم و مبادا در طوفان این بلای خانمان سوز فراموش کنم که ایشان هم دغدغهای برای آینده داشتهاند. کووید ۱۹ یک روز به پایان میرسد اما این دغدغه که در ۲۰ سال آینده کشور دچار سالمندی جمعیت و بسته شدن پنجره جمعیتی میشود، را باید حتماً پاسخ داد.
نمکی اظهار داشت: اهل بعضی از خصلتهای برخی افراد نیستم. اگر به دغدغه مقام معظم رهبری توجه میکنم بخاطر احترامی است که در درونم برای این عزیز قائل هستم اما عدهای از روی جهالت، غرض و مرض میگفتند که او این حرفها را میزند که کاندیدای ریاست جمهوری شود اما دیدند که ما جز سربازی برای نظام، هدف دیگری نداریم.
وی یادآور شد: مؤلفههای مؤثر بر جمعیت، فقط بهداشتی و درمانی نیست. در دورهای نظام بهداشتی و اپیدمیها، در سرنوشت جمعیتها بزرگترین تأثیر را داشتند و در دورانی از تاریخ و قبل از صنعتی شدن، جمعیت جهان در یک بازه زمانی طولانی، رشد نداشت تا کمی نفس میگرفت، یک اپیدمی میآمد، کشتار میکرد، تعداد زیادی از بین میرفتند، وبا، تیفوئید، تیفوس و طاعون میآمد و قتل عامی گسترده داشت و جمعیت دوباره کمتر میشد اما بعد از حضور بهداشت و توجه به تندرستی بعد از طاعون سیاه، رشد جمعیت خودش را نشان میدهد.
اگر دیدگاههای تئوریسینهای اقتصادی جهان را مطالعه کنید میبینید که آدام اسمیت معتقد بود که باید کمک کنیم که جمعیت افزایش پیدا کند و در آن دوره، بهداشت و پیشگیری هم وجود داشت و در کشورهای صنعتی، جمعیت رشد داشت و آدام اسمیت سوار بر این موج شد که باید نیروی کارگر مولد اضافه کنیم که این تئوری درست بود اما ناگهان دنیا با این مواجه شد که افزایش جمعیت زمانی که ارزش افزوده ایجاد شد و صنعت توسعه یافت، طبیعت تخریب شد، جنگلها برای تغذیه جمعیت اضافه شده به زمینهای زراعی تبدیل شد و افرادی مثل ریکاردو و مالتوس آمدند و رشد جمعیت را به سمت مهار جمعیت هدایت کردند و گفتند که جمعیت جهان بیشتر از ظرفیت زمین، اضافه میشود و شعار کنترل جمعیت نه توسط بهداشتیها بلکه توسط اقتصاددانان مطرح شد.
این تفکر غلط است که در جهان و ایران، صاحب نظران بهداشتی، شعار کنترل جمعیت را مطرح کردند. شعار کنترل جمعیت را ابتدا در دنیا، اقتصاددانان و بعد از آن جامعه شناسان دادند وقتی ناهنجاریهای رفتاری در فضای محقر و تنگ و خشونت بار، اضافه شد جامعه شناسان نیز برای کنترل جمعیت به اقتصاددانان پیوستند.
بخش بهداشت در جهان همواره با مهار اپیدمیها، مراقبت از زنان باردار، افزایش امید زندگی و مواردی از این قبیل عامل رشد جمعیت بوده است و هیچ کجا حتی در ایران بخش بهداشت، در کاهش جمعیت نقش نداشته است. از سال ۶۶ و قبل از اجرای سیاستهای تنظیم خانواده، شاهد آهنگ کند و سر به فرود رشد جمعیت هستید.
و وقتی شعار کنترل جمعیت میدهید، در هر مقطعی اولین سیگنال را مرفهین دریافت میکنند و وقتی با انگیزه اقتصادی شعار افزایش جمعیت میدهید، اولین پیام را فقرا دریافت میکنند و بعضی وقتها متأسفانه کسانی این پیام را در حاشیه شهرها دریافت میکنند که بچههای آنها در دود هروئین به دنیا می آیند.
رشد جمعیت و جمعیت از نظر کمّی به اندازه کیفیت جمعیت، مهم نیست. کیفیت جمعیت در جوامع به مراتب مهمتر از کمّیت آن است. اگر نتوانیم کمیّت را به سمت و سوی کیفیت مدیریت کنیم، جمعیتی طغیانگر، معتاد، گرفتار، خشن و حادثه آفرین خواهیم داشت کما اینکه در دنیا میبینید. وقتی کوچ از کشورهای فقیر به سمت کشورهای غنی آغاز میشود، پشت دروازههای خیلی از شهرهای اروپایی میبینید که چه جمعیتی با یک بچه در آغوش، یکی در دستش و یکی هم پشت سرش، در سرما و یخبندان برای پناهندگی، آواره بودند. این یعنی اگر رشد کیفی در جمعیت نداشتیم، کمیّت ما را له میکند.
اینکه فکر کنیم در چند سال به دلیل تشویق به کاهش جمعیت باید تاوان این ندانم کاریها را بپردازیم، نشان غلط دادن است و عزیزی که برای بحث جمعیت مسئول کردم وقتی دیدم سمت و سو و جهت گیری اش به آن جهت میرود را کنار گذاشتم و احساس کردم زحمت همکاران ما و ژنرالهای مبارزه با عظیمترین اپیدمی تاریخ را به غلط در ذهن مردم به سمت و سوی دیگری میبرد.
نه تنها وزارت بهداشت را در بحث جمعیت، گناهکار نمی دانم بلکه فکر میکنم بزرگترین نقش را در تمام سالهای بعد از انقلاب برای حفظ و صیانت از جمعیت کشور به کار برده است. کار ۱۷ هزار و ۵۰۰ خانه بهداشت چه بود؟ ۹ هزار مرکز جامع سلامت چه کار میکرد؟ تمام کارهایی که در مورد کاهش رشد جمعیت کردیم البته وقتی می گویم کردیم یعنی بنده میخواهم تمام گناهان گذشته را به گردن بگیرم را باید با کارهایی که برای حفظ و صیانت از جمعیت کردیم، مقایسه کنید.
وقتی مادرم سالها در بستر بیماری بود گرچه اگر ۵ فرزند هم داشت به قدری دلم به مادرم گره خورده بود که همواره میخواستم کنارش باشم اما بعضی وقتها میگفتم اگر خواهر یا برادری داشتم که وقتی در یک نقطه از کشور برای فلان کار حضور دارم، به مادرم سر میزد، خیالم راحت میشد و این غربت و تنهایی که در یگانگی خودم احساس کردم می دانم که باید به خانوادهها گفت که یک فرزند، کم است.
اجرای سند صیانت از جمعیت نباید کلیشهای باشد. یک کشور گسترده با تنوع اقلیم، فرهنگ، خرده فرهنگ و قومیتها هستیم و نمیتوانیم با یک سند یا کلیشه، کشور را اداره کنیم. در یک قومیت ممکن است نیازی به تشویق و تبلیغ فرزندآوری نداشته باشید و در گوشه دیگری از این کشور، شاید نیازمند آن باشید. در قومیتی که نیازمند تشویق و تبلیغ فرزندآوری نیستید، نیازمند مراقبت بیشتر از زنان باردار هستید و در مناطقی که نیاز به مراقبتهای زنان باردار کمتر است، زنان باردار به مراکز بهداشتی و درمانی مراجعه نمیکنند و دارای پزشکی خصوصی است که معاینات دورهای را انجام میدهد و هماهنگ میکند که ۹/۹/۹۹ فرزندش با سزارین به دنیا بیاید.
عزیزان من توجه کنید که منشأ سقطهای جنین کجا است. آیا تمسک و توسل به قانون برای سقطهای غیرقانونی در مطب دکتر فلانی، جای سقط را به زیرپله یا خانههای مخفی نخواهد برد؟ آیا مرگ و میر نوزادان بالاتر نخواهد رفت؟ به عنوان وزیر بهداشت و مسئول سلامت مردم می گویم که آیا همه سقطها را میشود با ابزار قانون و قوه قضائیه جمع کرد؟ از مطبهای سقط غیرقانونی به محلهای غیربهداشتی با افزایش مرگ و میر نخواهند رفت؟ عدهای شومن با دروغ و تقلبف اذهان عمومی را فریب میدهند نگذارید این اتفاق بیفتد. ما مسئولیم و باید حرف بزنیم و بگوییم که اگر این میزان باروری یا حاملگی ناخواسته در کشور وجود دارد، وابسته به سقط نیست و وابسته به این پدیده نیست و ریشه فرهنگی دارند. چه میکردید در این سالها؟ کجا بودید؟ آنهایی که میگفتند اگر ۱۰ دقیقه صدا و سیما را به شما بدهند همه را دگرگون میکنیم، کجا رفتید؟ چرا اینگونه شد؟ چرا به اینجا رسیدیم؟
هر روز سینههای سهراب های خودمان را می دریم چون آنها را نمیشناسیم. میگویند یک تخم اردک را زیرپای مرغ گذاشتند و وقتی جوجه مرغها و اردک به دنیا آمدند، جوجه اردک بلافاصله وارد آب شد اما مرغ و جوجهها خودشان را میکشتند و جیک جیک میکردند که این جوجه الان خفه میشود و نمیفهمید که این جوجه اردک است و زندگی در آب برایش لذت بخش است. بعضی از بچهها را اصلاً نمیشناسیم و رها هستند. این شب نشینی ها و جلسات مخفی و اتفاقاتی که رخ میدهد ناشی از یک ناهنجاری اجتماعی و فرهنگی است. ما کار نکردهایم حالا میخواهیم برای برخورد قاطع با سقطهای غیرقانونی حکم بگیریم. والله راه را خطا میرویم.
باید به حل مشکل سو تغذیه کمک کنیم. الان جیره خانوار، جیره کافی نیست. انسانهایی که گوشت مصرف میکنند، کمتر هستند و مادرانی که در طول مدت بارداری باید پروتئین مصرف کنند، کم هستند و روز به روز هم کمتر میشوند. در این سالها هم رشد اقتصادی داشتهایم اما رشد فقرزدا نداشتهایم که یکی از اشکالات رشد اقتصادی ما است. طبقات فقیر، فقیرتر میشوند. تقاضای بنده از معاونت بهداشت و سازمان غذا و دارو این است که روی مکملها کار کنید و نگذارید خانه بهداشت بدون مکمل، قرص آهن و سایر مکملها برای زنان باردار بماند چون نوزاد و مادر در خطر هستند و روز به روز هم به دلیل بنیه اقتصادی کمتر، از مکملها می زنیم و میگوئیم که نمیشود فلان دارو را قطع کرد اما مکمل را میشود قطع کرد که این جفا و ظلم است.
تا زمانی که مشکل کشور در برخی بخشهای دیگر حل نشود، سقف ارتفاع ما در رشد جمعیت، بلند نیست. تا زمانی که مشکل اقتصاد، اشتغال و معیشت مردم را حل نکنیم نمیتوانیم به رشد جمعیت امیدوار باشیم. متأسفانه شرایط همانند زمان ساسانیان شده که فقط افرادی میتوانند درس بخوانند که جز متمولین کشور هستند. شهریه یک بچه در مقطع ابتدایی چقدر است؟ کلاسهای کنکور چه خبر است؟ روزی روستازادگان صاحب عقل به وزیری پادشاه رفتند امروز مگر میشود یک روستازاده در رشتههای لوکس کشور تحصیل کند؟ امکان ندارد.
شعارهای توخالی به جایی نمیرسد. اختلاف نظری که با مشاور عالی داشتم در این حرفها بود که برای چه همه تیرها را به سمت وزارت بهداشت سیبل میکنید؟ ما متولی سلامت مردم هستیم و متولی معیشت، مسکن و بهداشت روان مردم هم نیستیم.