عصر ایران: واقعا در یک جهان سوررئال زندگی می کنیم، یک کارشناس در برنامه تلویزیونی نشسته و به مردم می گوید: «گوشت نخورید، میوه نخورید و … سطح انتظارات و توقعات را بیارید پایین، حالا اگر یک هفته میوه نخوریم، هیچ اتفاقی نمیافتد و …» وقتی با اعتراض مجری برنامه مواجه می شود که این چه حرفیه؟ جواب می دهد: «ما باید عزت نفسمون بالا باشه و خود پندارمون اینقدر قوی باشه تا نیازی احساس نکنیم و …» !
شاید تکراری باشد ولی داستانی منتسب به ماری آنتوانت ملکه فرانسه در قرن هیجدهم گفته میشود که وقتی مردم انقلاب کردند پرسید مردم چه میخواهند؟ گفتند «نان» او در جواب گفت: «اگر نان ندارند بروند کیک بخورند!» این حکایت خانم کارشناس برنامه «دوباره زندگی» است. تا همین اندازه بی اطلاع و بی خبر از زندگی مردم!
در تلویزیون ملی برای مخاطبان نسخه ای می پیچد که کاملا معلوم است هیچ تجربه زیستی از آن ندارد و از سر یک رفاه و آسایش کامل دارد به مردم درس زندگی میدهد. از حرفهای این کارشناس می توان فهمید که مخاطبش کسی است که هر روز میوه میخورد و گوشت و … برای آنهایی دستورالعمل می نویسد که اگر روزی میوه نخورد یا گوشت سر سفره اش نباشد احساس بدبختی میکنند. باید به ایشان گفت این قشر مد نظر شما در جامعه امروز تعدادشان بسیار کم است و جمعیت زیادی از جامعه بدون نیاز به دستور العمل بخشنامه وار شما به اقتضای زندگی ماهی یکبار هم گوشت نمی خورد و کار به خرید پوست مرغ و … کشیده است.
خانم کارشناس برای اینکه پی ببریم تا چه اندازه از واقعیت زندگی مردم دور هستید هیچ نیازی به جستجو نیست وقتی قیمت فیله مرغ را کیلویی ۸۵ هزار تومان اعلام میکنید کاملا معلوم است سطح انتظارات و شکل زندگی شما با مردم چه فاصله ای دارد.
از طرف دیگر چرا سعی نمی کنید به مدیران، مسئولان، کار به دستان و … یادآوری کنید که اگر خانواده ای یک هفته است میوه نخورده یا ماهی یکبار هم گوشت ندیده، شرایطی فراهم کنیم تا میوه و گوشت بخورند و … به جای نصیحت مردم و چه اشکالی دارد و توصیه به عزت نفس بالا چند روزی را به میان مردم بروید تا از گفتن این واژه ها شرم کنید و ببینید مردم نه با سیلی، بلکه با خون جگرشان است که صورت خود را سرخ نگه داشته اند.
چرا همواره توپ را به زمین مردم میاندازید؟ اصلا چه شناختی از وضعیت مردم دارید که اینگونه بر مسند نصیحت پراکنی نشسته اید؟ این گونه تقصیرات را گردن مردم انداختن شرم آور است.
یک نگاه ساده به عدد خط فقر و معیشت و مقایسه آن با درآمد و حقوق اکثریت جامعه باعث می شود از چنین موضعی با مخاطبان و مردم حرف نزنید.
در همه چیز فرم و محتوا باید هماهنگ باشد تا اثر گذاری آنرا بتوان دید، اگر کسی که این حرفها را از پشت دوربین تلویزیون میزد، احساس میکردی که این بنده خدا خودش این مدلی زندگی کرده و جواب گرفته است به همین دلیل از سر دلسوزی به ما هم توصیه میکند هیچ حرفی نبود، اما با یک نگاه ساده می توان دید کسی که این تزها را میدهد اضافه وزن دارد ( حداقل ۳۰ کیلو)، اصلا نمی توان باور کرد این اضافه وزن حاصل امساک و نخوردن میوه و گوشت و برنج و … باشد.
خانم کارشناس ما به حکم زندگی این روزها میوه نمی خوریم، گوشت نمی خوریم و … ولی لطفا شما هم به احترام بسیاری از مردم …