برترینها: علی شریعتی، فعال اقتصادی در توئیتی به گزارش روزنامه همشهری درباره اثر تحریمها بر اقتصاد ایران واکنش نشان داد.
وی در این باره نوشت:
قسمت عمده طلب ایران از عراق بصورت دینار است که کاهش ۲۰٪ ارزش برابری دلار به دینار ،آنهم آب رفت!
کره و ژاپن هم که تورم ندارند هزینه نگه داری بابت طلب های ما ازما میگیرند!
همشهری در این گزارش نوشت:
ایران در سالهای تحریم با چالش از دستدادن سهم خود از بازار جهانی نفت مواجه شده و بیشترین بهره را کشورهای رقیب ازجمله عربستان، روسیه و عراق از این فرصت بردهاند. بررسیهای همشهری از ۲۱سال تولید و صادرات نفت ایران از سال نخست ریاستجمهوری محمد خاتمی تا پایان سال۱۳۹۶ نشان میدهد که ایران دلارهای زیادی را به سبب تحریم نفتی از دست داده است.
دولت حسن روحانی که با مذاکرات هستهای موفق شده تا بخشی از سهم خارج شده از بازار و دلارهای از دسترفته ایران را باز پس بگیرد، در دوسال ۹۷ و ۹۸ درست پس از خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمها با چالش جدیتری حتی نسبت به دوران تحریمها در دولت احمدینژاد مواجه شده و برآوردها نشان میدهد که در اوج فشار تحریمها، صادرات نفت ایران در روز به کمتر از ۵۰۰هزار بشکه هم رسیده است. حالا اما رئیسجمهور، تلاش دارد تا دستکم تا قبل از ترک نهاد ریاستجمهوری، دیوار بزرگ تحریمها علیه صنعت نفت و البته بانکی ایران را از میان بردارد و دلارهای از دسترفته را برگرداند.
سؤال اصلی اما این است که مدافعان تحریمها و مخالفان برجام چه پاسخی درباره زیان ناشی از عدمنفع ایران در سالهای تحریم دارند و چرا باید سهم کشور از بازار جهانی نفت در اختیار دیگران قرار گیرد و تکلیف دلارهای از دسترفته بهدلیل صادرنشدن نفت و فرآوردههای نفتی چیست؟
اوج تولید و صادرات در دولت اصلاحات
بررسیهای همشهری از میزان واقعی تولید و صادرات نفت ایران در یک بازه زمانی ۲۱ساله یعنی از ۱۳۷۶ تا ۱۳۹۶ نشان میدهد که اوج تولید و صادرات نفت ایران در سال۱۳۸۴ بهعنوان میراث هشتساله ریاستجمهوری محمد خاتمی بهثبت رسیده و میزان تولید روزانه نفت کشور ۴٫۱۰۶میلیون بشکه و صادرات روزانه نفت هم ۲٫۶۹۱میلیون بشکه بوده است.
صادرات نفت ایران هم در سال ۱۳۸۴بالاترین میزان صادرات ۲۱ساله بوده و به ۲٫۶۹۱میلیون بشکه در روز رسیده است. میزان تولید نفت ایران در سال۱۳۷۶ روزانه ۳٫۶۲۳میلیون بشکه و صادرات هم ۲٫۴۹۶میلیون بشکه در روز برآورد شده که نشان میدهد در فاصله سالهای ۷۶ تا ۸۴ تولید نفت ایران تنها ۴۸۳هزار بشکه و صادرات هم ۱۹۵هزار بشکه افزایش یافته است.
نکته مهم اینکه در فاصله سالهای ۷۶ تا ۸۴ تنها در سالهای ۷۸، ۸۰ و ۸۱ رشد تولید نفت ایران نسبت به سال قبل افت داشته و صادرات نفت کشور هم ۵سال نسبت به سال قبل آن رشد منفی را عمدتا تحتتأثیر بازار جهانی نفت و توافق با اوپک تجربه کرده ولی هیچگاه صادرات نفت ایران از روزانه ۲٫۲میلیون بشکه پایینتر نیامده بود. یافتههای همشهری از نسبت صادرات به تولید نفت کشور نشان میدهد که نسبت صادرات به تولید در سال۷۶ حدود ۶۹درصد بوده و کمتر از ۴۱درصد از نفت و فرآوردههای نفتی کشور در داخل مصرف شده اما این نسبت به سبب رشد مصرف داخلی فرآوردههای نفتی بهویژه بنزین و گازوئیل در پایان سال۸۴ به رقم ۶۶درصد رسیده است.
افول قدرت نفت ایران در دولت احمدینژاد
بیشتر تحلیلگران اقتصادی، سیاستمداران و البته مردم از دوران ریاستجمهوری هشتساله محمود احمدینژاد بهعنوان دوران انفجار قیمت جهانی نفت و بر بادرفتن درآمدهای بیسابقه نفتی ایران یاد میکنند اما روی دیگر ماجرا آغاز افول قدرت نفت ایران در بازارهای جهانی است تا جایی که برخلاف گفتهها و وعدهها مبنی بر اینکه تحریم نفت ایران، کاغذ پاره است و نمیتوان جلوی صادرات نفت را گرفت، روند تولید و صادرات نفت ایران بهشدت سقوط کرد.
آمارها از کارنامه تولید و صادرات نفت ایران گویای این واقعیت است که تولید روزانه نفت ایران از ۴٫۱۰۶هزار بشکه در پایان سال۱۳۸۴ به ۳٫۷۳۲هزار بشکه در پایان سال۱۳۹۱ میرسد و این روند کاهش تولید نفت ایران به سبب تشدید فشار تحریمها و لغو تدریجی معافیت کشورهای محدود خریدار نفت ایران در ۲سال نخست دولت حسن روحانی به اوج خود میرسد، بهنحوی که تولید روزانه نفت ایران در سال۹۱ بالغ بر ۳۷۴هزار بشکه و در پایان سال۹۲ هم ۶۲۵هزار بشکه کمتر از پایان سال۸۴ بوده است.
زنگ هشدار وقتی برای اقتصاد ایران و بودجه عمومی دولت به صدا درمیآید که میزان صادرات روزانه نفت ایران از نقطه اوج خود یعنی ۲٫۶۹۱میلیون بشکه در پایان سال۸۴ به ۱٫۹میلیون بشکه در روز در پایان سال۹۱ یعنی ۷۹۱هزار بشکه ریزش میرسد. نتیجه اینکه نسبت صادرات به کل تولید روزانه نفت ایران از ۶۶درصد در پایان سال۸۴ با کاهش۱۵ درصدی به ۵۱درصد میرسد و به این ترتیب انفجار درآمدهای نفتی ایران در دولت محمود احمدینژاد با سقوط آزاد تولید و صادرات نفت ایران و خارجشدن بازار نفت کشور همراه میشود و نکته مهمتر اینکه دایره خریداران نفت ایران هم بهشدت محدود به چند کشور میشود و اگر تمدید معافیتهای خریداران نفت ایران رخ نمیداد، میزان کاهش تولید و صادرات نفت روند تندتری را تجربه میکرد.
چرا روحانی سراغ برجام رفت؟
حسن روحانی زمانی کلیددار نهاد ریاستجمهوری میشود که روند تخریب تولید و صادرات روزانه نفت ایران در نتیجه فشار سنگین تحریمها ادامه مییابد و او و تیم دیپلماسیاش در زمانهای وارد مذاکرات فشرده هستهای با ۱+۵ میشوند که هرچند آمارهای تولید و صادرات نفت کشور برای مدتی متوقف میشود اما گزارشهای وزارت نفت بهوضوح نشان از تندترشدن میزان سقوط تولید و صادرات طلای سیاه ایران و وسیعترشدن حجم تخریب تحریمها بر صنعت نفت دارد.
تولید نفت ایران در ۲سال نخست دولت روحانی بهترتیب با افت ۶٫۷درصدی در سال۹۲ و ۱۲درصدی در سال۹۳ مواجه میشود و شوک سنگینتر در بخش صادرات نفت ایران آژیر خطر را به صدا درمیآورد؛ چراکه صادرات روزانه نفت ایران در سال۹۲ رشد منفی ۱۱٫۳درصد و در سال بعد هم منفی ۱۴٫۸درصد را تجربه میکند.
مذاکرات برای پایاندادن به مناقشه هستهای بین ایران و ۱+۵ در زمانهای آغاز و در نهایت به برجام ختم میشود که آمارها حکایت از آن دارد که تولید نفت ایران در سال۹۳ با کاهشی ۱٫۰۴۳میلیون بشکهای در روز نسبت به نقطه اوج ۲۱سال گذشته به کمترین میزان ممکن یعنی ۳٫۰۶۳هزار بشکه میرسد و صادرات نفت هم با سقوط ۱٫۲۵۶میلیون بشکهای مواجه شده است. دلیل اصلی تندترشدن روند افت تولید و صادرات نفت ایران در فاصله سالهای ۹۲ و ۹۳ ناشی از این است که کشورهای خریدار نفت و عمدتا دارای معافیت از وزارت خزانهداری آمریکا، با چالش عدمتمدید معافیتها مواجه شده و نفت ایران روی آب کمکم بدون مشتری میماند.
امضا و اجرای برجام اما نقطه عطفی در تاریخ ۲دهه اخیر صنعت نفت ایران به شمار میرود و برخلاف گفتهها و انتقادهای منتقدان و مخالفان، تولید نفت در سال۱۳۹۵ به روزی ۳٫۷۶۲میلیون بشکه و صادرات هم به ۲٫۲۲۴هزار بشکه میرسد که رشدی ۱۶٫۴درصدی در تولید و ۴۱٫۳درصدی در صادرات نسبت به سال۹۴ را نمایان میسازد. سال۹۶ هم اوج تولید و صادرات نفت ایران پس از نزدیک به یک دهه است؛ چرا که تولید به روزانه ۳٫۸۴۹میلیون بشکه و صادرات به ۲٫۳۲۵میلیون بشکه میرسد.
بازپسگیری بازار و حسرت دلارهای ازدسترفته
سیاست نفتی دولت نخست حسن روحانی را میتوان به ۲مقطع متفاوت تقسیم کرد؛ ۲سال نخست، دوران صبر و انتظار و البته تلاش برای احیای چاههای خاموششده نفتی به سبب تحریمها و فروشنرفتن نفت آنها و تمرکز بر سرمایهگذاری و آمادهکردن شرایط جهت جهش تولید نفت ایران بهویژه در میدانهای مشترک بود. با نزدیکشدن به روزهای امضای برجام و توافق هستهای پیامی از صنعت نفت به تیم مذاکرهکننده منتقل میشود که نگران کاهش ظرفیت تولید نفت نباشید و ایران در کوتاهترین زمان ممکن، سهم خود را پس میگیرد؛ پیامی امیدوارکننده البته در حسرت دلارهای از دسترفته ۱۰سال گذشته که نتیجه آن اوجگیری دوباره صادرات و تولید نفت ایران است.
هرچند بهدلیل تأخیر و تعلل و ابهامآفرینی در ارتباط با مدل جدید قراردادهای نفتی، فرصت برای جذب سرمایههای خارجی در ۲سال نخست برجام به آسانی از دست میرود تا حسرت دلارهای از دسترفته با خوشحالی کشورهای رقیب نفتی ایران یعنی عربستان، روسیه و چین با برداشت دلارهای بیشتر از بازارهای جهانی نفت وقتی بیشتر احساس شود که در بهار۹۷ سرانجام دولت وقت آمریکا تصمیم به خروج از برجام میگیرد و تحریمها را برمیگرداند.
هرچند آمارها از وضعیت تولید و صادرات نفت ایران در ۳سال اخیر یعنی ۹۷ تا ۹۹ در دسترس نیست اما گفتههای مسئولان دولتی کاهش روزانه صادرات نفت در برخی مقاطع تا کمتر از ۵۰۰هزار بشکه را هم تأیید میکند. دولت حسن روحانی هنوز هم امیدوار است و سخت میکوشد تا دیوار تحریمها علیه صنعت نفت ایران را بردارد و یا آن را لرزان کند تا بلکه ایران نفت بیشتر بفروشد و جلوی فرایند دلارهای از دسترفته را بگیرد؛ سیاستی که نتیجه آن اصرار و پافشاری کمسابقه در سطح ارکان حاکمیت مبنی بر برداشتهشدن تحریمها حتی با از دستندادن یک روز این روزها نمایان شده و سؤال اصلی اما همچنان این است که چهکسی پاسخگوی دلارهای از دسترفته و فرصتهای سوخته اقتصاد ایران است و اگر برجامی نبود، تولید نفت ایران حالا چه میزان بود و روزی چند بشکه نفت یا فرآوردههای نفتی میتوانستیم به دنیا بفروشیم؟
زیان سنگین عدمنفع ایران از بازار طلای سیاه، نشان میدهد که نه تحریمها کاغذپاره است و نه نعمت برای اقتصاد و مردم ایران و تلاش برای برداشتن تحریمها یک ضرورت ملی است که نمیتوان حتی یک روز را از دست داد. چالش اصلی اینجاست که کدام روش و سیاست به حل گره تحریمها کمک میکند و تا چه میزان شرایط برای بهرهمندی از دلارهای نفتی در آینده فراهم شده است؛ چرا که بیم آن میرود با فرض برداشتن تحریمها، دسترسی به دلارهای نفتی در بانکهای خارجی این بار به بهانه قرارداشتن نام ایران در فهرست سیاه مالی دنیا، سخت و پرهزینه باشد.
روز گذشته نایب رییس و دبیرکل اتاق بازرگانی مشترک ایران و عراق از آزادسازی بخشی از منابع مالی ایران نزد عراق خبر داد.
این داستان ادامه دارد…!