روزنامه فرهیختگان: هفته پیش محسن چاوشی با انتشار پستی در صفحه اینستاگرامش با اشاره به تلاش ۹ ماهه تیم تولید «ابراهیم» برای دریافت مجوز این آلبوم نوشت: «بدیهی است که تا ۲۰ مردادماه، مثل ۹ ماه پیش منتظر میمانیم در غیراین صورت با احترام تقدیم خواهد شد. شایان ذکر است آلبوم دارای کپی رایت بینالمللی است و قوانین حق و حقوق مولفان و مصنفان رعایت خواهد شد. من غریبم و غریب را کاروانسرا لایق است.»
بعد از تهدید چاوشی مبنی بر انتشار آلبوم «ابراهیم» در فضای مجازی، واکنشهای زیادی در فضای رسانهای کشور شکل گرفت و وزارت ارشاد پاسخ تندی به او داد. ابوالفضل صادقینژاد، مدیر شورای ارزشیابی و نظارت دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره این مساله و حواشی بهوجود آمده، در گفتوگو با «مهر» عنوان کرد: «پس از ثبت آلبوم «ابراهیم» طبق روال اداری و قانونی روز ۱۸ مرداد این آثار را به شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی ارسال کردیم که پس از بررسی دو قطعه تایید و پنج قطعه نیز اصلاحیه خورد.»
اما بار دیگر محسن چاوشی در متن دیگری با انتشار یک دقیقه از آلبوم «ابراهیم» نوشت: «این دوستانی که با یکدیگر جنگ میکنند و قطع مواصلت میکنند، باید یکی حکم خاک گیرد و یکی بهمثابه آب باشد و از غایت تواضع خوی آب گیرد. چون با هم آمیزش و اختلاط کنند و اتحاد ورزند، حقتعالی به برکت آن اتحاد و اجتماع، صدهزار ریاحین صلح و شادی و گلستان وفا و صفا پدید آورد.»
این یک طرف داستان از سوی محسن چاوشی بود اما باید ببینیم طرف دیگر ماجرا چیست؟ شهریور ۹۶ ترانههای آلبوم موسیقی «ابراهیم» به وزارت ارشاد تحویل داده میشود، دو روز بعد به محسن چاوشی و تهیهکننده آلبوم گفته میشود ترانهها احتیاج به اصلاح دارد اما این اتفاق نمیافتد و قضیه همینطور در وزارت ارشاد مسکوت میماند تا روز ۱۷ مردادماه امسال که دقیقا یک سال از ارسال ترانهها میگذرد و چاوشی وزارت ارشاد را تهدید میکند که اگر این اتفاق نیفتد خودش آلبوم را منتشر خواهد کرد.
۳ قطعه مجوز گرفت ۲ قطعه مانده است
روز گذشته بعد از تمامی حواشی پیش آمده روزهای اخیر، علی ترابی، مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشستی خبری گفت: «روز یکشنبه، نامهای برای اولینبار به دست ما رسید که برای بازبینی اشعار این آلبوم درخواست کردند. این در حالی است که تاکنون هیچ موسیقیای پیرامون این آلبوم به دست ما نرسیده است. البته ما در این مدت با آقای چاوشی نشست داشتیم و با هم بستنی هم خوردیم و در شرایطی دوستانه باهم حرف زدیم. من در این فضا براساس مسئولیتم سه قطعهای را که اصلاحیه خورده مجوز دادم ولی دو قطعه دیگر نیز اصلاحاتی دارند که باید درباره آن اقدامات لازم انجام شود.»
ترابی درباره انتشار کتابی که برخی از اشعار آلبوم «ابراهیم» در آن گنجانده شده، گفت: «فرض بر اینکه کتاب هم منتشر شده باشد اما این کتاب مبنیبر مجوز داشتن شعر برای موسیقی نیست. من فکر میکنم حساسیتها در این زمینه بیش از حد شده است. البته تا روزی که در کشورمان برای تولید آلبوم و کنسرت موسیقی باید مجوز دریافت کنیم پس باید قوانین را هم بپذیریم. بخشی از این قوانین با تغییر مدیران سهل یا سخت میشود اما بخشی دیگر نیز مربوط به قوانین است که باید پابرجا بماند. البته در روزهای گذشته اشعار مورد مناقشه را به صورت خصوصی به برخی از دوستان ارائه دادهام و هیچکدام تایید نکردهاند که باید وزارت ارشاد به این شعرها مجوز بدهد.»
آلبوم ابراهیم شامل هفت قطعه است که پنج قطعه آن مجوز گرفته اما دو ترانه آن به علت اینکه متن مناسبی ندارد به گفته مسئولان وزارت ارشاد مجوز نخواهد گرفت. گفته میشود که این دو قطعه جنجالی، دو ترانه به نامهای «تو در مسافت بارانی» و «ما بزرگ و نادانیم» هستند که از کتاب شعر «منجنیق» حسین صفا، انتخاب شدهاند. دو ترانهای که بیشتر متهم به ترانههای اروتیک هستند تا ترانههای اجتماعی و سیاسی.
تو در مسافت بارانی
و غم درشکهای از اشک استو اشک شیهه کوتاهیمن و تو آخورمان مرگ استاز این درشکه بیا پایینتو نیز شیهه بکش گاهیزمین گرد چه میخواهدبه جز به گرد تو چرخیدنسپس به سوی تو غلتیدنسپس به پای تو افتادنتوان این همه در من نیستمرا ببخش اگر ماهیآهای بینی سربالااز این درشکه بیا پایینبه من بچسب همین الانمرا ببوس همین حالاکه زندگی دو سه نخ کام استو عمر سرفه کوتاهیهمیشه هرگزم از نیلیهمیشه قرمزم از سیلیو گاهی از همه قرمزترو گاهی از همه هرگزترمرا ببخش اگر هرگزمرا ببخش اگر گاهیمنم که لک لک غمگینیبه روی دودکشت هستممنم که ماهی دریابلند موی مشت هستممنم که طعمه قلابممرا شکار کن ای ماهیمنم شکار شکارم کنسپس ببوس و بچرخانمسپس بچرخ و ببوسانمسپس چه کار، چه کارم کنچه کار، هرچه تو میخواهی استبخواه آن چه که میخواهیمن و تو اول مان آه استاگر که آخرمان مرگ استمن و تو خواهرمان آه استاگر برادرمان مرگ استعجول باش اگر مرگیعمیق باش اگر آهیرسول حرف زدن با منبرای مومن اندوهمتو سرپناهترین غاریامام گوش به من دادنبرای راز نگهداریتو سر به مهرترین چاهیبتاز گله اکسیژنو راه مالرویی چیزیبه سمت پنجره پیدا کنهوای حبس نفسگیر استبتاخت قفل مرا وا کنبتازای که پر از راهیمنی که از تو نمیافتمبه اسب تشنگیات گفتمدر این مسافت طولانیتو در شفاعت بارانیو غم درشکهای از ابر استو ابر شیهه کوتاهی
————————————————
ما بزرگ و نادانیم
مثل گاو مینوشیممرتعی سرابی راقطعی است و میدانیمگریه غرق خواهد کرداسبهای آبی راهم درشت و غمگینیمهم سیاه و بدبینیمهم برای آبادیقطرهای نمیباریمهم نگه نمیداریمحرمت خرابی راشب که میشود خوابیمصبح و ظهر هم خوابیمعصر هم که تا شب خوابشب دوباره تا شب خوابتوی خواب میبینیمروز آفتابی راخوب… خوب و خوشبختیمخشک و سفت و سرسختیمما در اوج تنهاییچون زنان هرجاییخوب خوب میدانیمراه دوستیابی راگاو اسب انسانیمحافظان و عارفانیمحامیان زن هستیمبندگان تن هستیمپاس پاس میداریمعشق رختخوابی راعلم در نور دیدهساختار پیچیدهجاهلان فهمیدهما رباتها روزیدرک میکنیم آیا؟فهم اکتسابی رامفلسیم در خوردنممسکیم در مردنما که از خسیسانو جمله کاسه لیسانیمترک میکنیم آیااین گدامآبی راما کهایم جنگلبانما چهایم جنگلبانکرمها دوروییهاقلبها گلابیهاکرمها درو کردندجنگل گلابی رااز اساس استادیمدر جناس استادیمفاضلیم در دانشفاضلیم در خوانشارج مینهیم اماشعر فاضلابی رارخت بخت پوشیدیممثل گاو نوشیدیممثل اسب کوشیدیممثل اشک جوشیدیمگریه غرق کرد آنگاهاسبهای آبی را