مهدی ذاکریان در روزنامه ایران(دولت) نوشت: استفاده مؤثر آقای ظریف از ظرفیتهای موجود در امریکا سبب شده است دیپلماسی ضد ایران در امریکا و نظام بینالملل به حاشیه رفته و حتی سیاست فشار امریکا بر ایران در داخل این کشور نیز زیر سؤال برود. در نتیجه توان تأثیرگذاری ظریف بود که حتی شاهدیم محور گاندو- پمپئو علیه ایشان تشکیل میشود؛
محوری که تلاش میکند مانع از آن شود که جمهوری اسلامی حرف صحیح خود را با زبان کم هزینه و نرم مطرح کند. این در حالی است که کشورها در قرن ۲۱ به این نتیجه رسیدند اگر میخواهند به اهداف خود برسند از یک زبان کم هزینه استفاده کنند. به همین دلیل است که ترامپ از ورود به یک درگیری خودداری میکند چون میداند جنگ چقدر هزینه دارد و بهرهگیری از زبان سختافزاری میتواند برای امریکا هزینه ساز باشد.
اما آنچه در روابط بینالملل کم هزینه است دیپلماسی عمومی، دیپلماسی خط دو و خط یک و نیم و دیپلماسی رسانه و آکادمیک است. اینها مدارهایی است که به وجود آمدهاند و تیم دیپلماتیک ایران بخوبی از آنها برای تبیین اهداف و منافع کشور بهره برده است.
سیاستی که اتفاقاً تاکنون ثمربخش بوده است زیرا هم اینک که ایران تصمیم گرفته در واکنش به تأمین نشدن منافعش در چارچوب برجام، بخشی از تعهداتش را به صورت گام به گام متوقف کند، هیچ کشوری آن را محکوم نکرده است تا جایی که حتی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی از صدور یک بیانیه یک خطی هم خودداری کرد و رئیس شورای حکام نیز بیانیه پایانی خود را قرائت نکرد.
این تحولات نشان میدهد جمهوری اسلامی از مجرای دیپلماسی مسیر درستی را در پیش گرفته است هرچند که این امر دارای عواقب جدی داخلی و خارجی بوده است و چنانکه اشاره شد محور گاندو- پمپئو تلاش میکند، این دیپلماسی کم هزینه را تخریب کند و کشور را به پیگیری یک سیاست پرهزینه برای ملت و نظام جمهوری اسلامی وادار کند. به عبارت دیگر پیوند سعودی- اسرائیل- امریکا و مخالفان داخلی نظام جمهوری اسلامی به پیگیری این سیاست پرهزینه برای ایران مستحکمتر از گذشته به کار خود ادامه میدهد.