روزنامه جوان نوشت: جنوب و جنوب غرب شهر تهران حالا به یک قطب اقتصادی تازه تبدیل شده است. باغ تالارهای بینام و نشانی که خیلیهایشان هیچ تابلو و مشخصهای ندارند.
در منطقه شهریار و احمدآباد مستوفی، اما تالارهای دیگری هم هستند. تالارهایی که بعضیهایشان تابلو هم دارند و اتفاقاً عروسیها و مهمانیهایی که در آنها برگزار میشود به سبک و سیاق تالارهایی است که در سطح شهر پراکندهاند و موازین اسلامی در آنها رعایت میشود و بخش زنانه و مردانه تالار از همدیگر جداست، اما این نمایش تنها در ساعات اولیه شب اجرا میشود و بعد از اتمام ساعت رسمی مهمانی و خداحافظی مهمانان غریبه، مهمانی اصلی آغاز و دیوارهای حائل میان بخش زنانه و مردانه تالار برداشته میشود.
هر چند قبل از برداشتهشدن پارتیشنها هم از فضای کلی حاکم بر مجلس میتوان فهمید اینجا هم کسی چندان اهمیتی به موازین اسلامی نمیدهد و کارکنان خانم سالن بیتوجه به حضور داماد بدون حجاب تردد میکنند. در این بین تنها یکی از نیروهای خدمات خانم روسری بر سر دارد.
اینجا انقلاب شده!
حالا دیگر همه آنهایی که به دنبال برگزاری مهمانیهای مختلط هستند، میدانند باید کجا بروند. رزو و بازدید از تالار هم کار سختی نیست، هم در فضای مجازی و هم در شبکههای اجتماعی صفحه دارند و هم تلفن همراهشان در دسترس است. با این وجود، اما اداره اماکن و پلیس انگارنهانگار که در بیخ گوششان جایی در نزدیکی پایتخت تالارهایی وجود دارد که در آنها مهمانیهای مختلط شبانه بیهیچ مزاحمت و نظارتی برگزار میشود.
آدرس را که نگاه میکنید، تصور میکنید اینجا منطقهای خودمختار است. انگار اینجا انقلاب نشده شاید هم خیلی بیسر و صدا «انقلاب» شده باشد؛ انقلابی از جنس «انقلاب جنسی» که برخی صاحبنظران نظیر دکتر ابراهیم فیاض جامعهشناس سرشناس دانشگاه تهران درباره وقوع آن هشدار میدهند.