برترینها: عجب پائیز برگریزی! حجم اخبار مرگآور آن قدر زیاد بوده که دقیقا نمیدانی از کجای کار باید شروع کنیم و از چه بنویسیم. احتمالا بعدها در کتابهای تاریخی درباره این پائیز با اصطلاح مرگبارترین پائیز دوران یاد خواهند کرد.
اولین شوخی تقدیر آنفلوانزا بود که طی دو موج استانهای زیادی را درگیر خودش کرد. در خبرهای اولیه از ۱۵ کشته میگفتند تا این که با جدیتر شدن موج آنفلوانزا کار به تعطیلی برخی مدارس در نقاط مختلف کشور رسید. آمار رو به فزونی بود و تا هفتاد نفر هم تایید شد. نگرانیها رو به افزایش و حتی برخی منابع از احتکار واکسن آنفلوانزا توسط مردم میگفتند. این که از فعلهای ماضی استفاده میکنیم نه این که مشکل حل شده باشد بلکه بیشتر از این جهت است که یک روند را مرور کنیم.
سخنگوی وزارت بهداشت بعد از گذشت ۱۵ روز درباره آنفلوانزا اطلاعرسانی کرد و با گفتن این که افراد دارای بیماریهای زمینهای بیشتر در معرض هستند سعی کرد کمی جو عمومی جامعه را آرام کند. خلاصه این که آنفلوانزا همچنان قربانی میگیرد و البته با شیبی خفیفتر و تا این لحظه چیزی نزدیک به ۱۰۰ نفر فوتی بر اساس ابتلا به این بیماری تایید شده. منابع مطلع میگویند موج دوم آنفلوانزا تا اوایل اسفند برخواهد گشت.
شوخی دوم پائیز مرگبار اما بنزین بود، آن نیمه شب غفلت و خواب که بنزین را گران کردند و تا ده روز بعد که…میتوانید به جای خیلی از حرفها همان سه نقطه را چندبار مرور کنید. سه نقطهای که جای نانوشتهها را پر میکند. نزدیکترین اظهارنظر رسمی درباره تعداد کشتهشدهها اما متعلق به علی ربیعی، سخنگوی دولت بود: وی با بیان اینکه عدد و رقمی که از سوی آمریکاییها درباره قربانیان حوادث اخیر اعلام شده، غیرواقعی است، گفت: شاهدی بر ادعاهای آنان وجود ندارد. اگر تا به حال هم صبر کردیم و اعلام نشده به دلیل درخواست شورای امنیت ملی است. دولت با هماهنگی قوه قضاییه و وزارت کشور این آمار را به زودی اعلام میکند.
سخنگوی قوه قضائیه اسماعیلی در پاسخ به سوالی در خصوص رقم کشتهها گفت: اعداد و ارقامی که توسط گروههای معاند اعلام میشود کذب محض است و آمار کمتر از ارقام ادعایی آنهاست. بین رقم ادعایی از تعداد کشتهها و اسامی اعلام شده تفاوت وجود دارد. کشته های بیربط و عادی را در این زمینه هم آوردند.
شوخی سوم پائیز اما این دودِ بد مصب کشنده بوده که البته کسی تا امروز آماری رسمی از تعداد احتمالی فوتیهای این ماجرا نداده، به هر حال در این مورد با ابهام مواجهایم و چون اساس مرگبار اثر آلودگی به نوعی پنهان است و نمیشود به قطعیت درباره آن حرف زد. هر چه که هست میزان مراجعات به اورژانش در تهران و شهرهای صنعتی زیاد است و همچنان ادامه دارد.
شوخی چهارم اما مساله کیکهای قرصدار است که در ابتدا از جنوب و جنوبشرقی کشور شروع شد و حالا خبرهایش از همه جا به گوش میرسد، خوشبختانه! کسی بر اثر کیک قرصدار فوت نکرده اما حجمی از نگرانی و بیاعتمادی در حال گسترش است و حتی در مدارس برخی شهرها عرضه کیک و کلوچه ممنوع شده. مقامات رسمی هم به این گمانه دامن زدند که مساله امنیتی است و در برخی کشورهای حوزه خلیج فارس هم این قضیه سابقهدار بوده.
شوخی پنجم اما مرگهای عجیب دانشجویی است. فعلا دانشگاه چمران اهواز پیشقراول ماجراست با دو کشته. یعنی اگر تا پیش از مثلا چیزی به نام اردوی دانشجویی داشتیم، حالا آپشن جدیدی به نام مرگ دانشجویی هم داریم! البته تعدادی تصویر هم در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود که مشخص نیست ربطی به این ماجرا دارد یا خیر. تصاویری که عمدتا جوانان غرق در آب را نشان میدهد.
شوخی ششم پائیز اما مربوط به همین شب گذشته است در اهواز باران آمد، تبدیل به سیل شد! بارش باران برق یک بیمارستان را قطع کرد و چهار هموطنِ عزیزتر از جان فوت کردند. یعنی در وضعیتی هستیم که باران نیاید خطر مرگ را داریم، بیاید هم داریم! امان از تو پائیز ۹۸ امان!