روزنامه ایران در گزارشی از تغییر کاربری ۸۰ درصد زمین های کشاورزی در گیلان انتقاد کرده است.
تا چند وقت دیگر زمین کشاورزی در گیلان نخواهیم دید. همه زمینها تغییر کاربری میدهند، یا ویلا میشوند یا زمینهایی که به امید گران شدن، تا سالها رها میشوند. این روزها زمینفروشی کار اصلی گیلانیها شده است. یک جاهایی زمین میفروشند وجاهای دیگرشهر را.
گزارش زیر را در این رابطه بخوانید:
* از اهالی شفت و تالش گرفته تا ماسال و بندرانزلی و فومن همه معترض هستند. بافت استان گیلان تا چند وقت دیگر کاملاً تغییر میکند. زمینها تغییر کاربری میدهند. استان پر ازمهاجرانی میشود که بستر پذیرششان وجود ندارد. چه کسی میخواهد این تغییرات را بررسی کند و آنها را در مسیر درستی قرار دهد.
* ۸۰درصد زمینهایی که در گیلان تغییر کاربری دادهاند زمینهای کشاورزی و باغی بودهاند. تغییر کاربری اراضی در گیلان خیلی جدی است و در نقاط مختلف این استان و در سطح وسیع دیده میشود حتی در شهری مثل رشت هم این اتفاق افتاده و اگر قبلاً ۴ یا ۵ خانوارغیر بومی یک خانه یا آپارتمان در رشت میخریدند این روزها هر کس برای خودش خانهای میخرد چون هنوز خانهها در رشت آنقدر گران نشده است. اغلب کسانی که خانهها را میخرند آخرهفتهها از آن استفاده میکنند و یک ماشین منطقه آزاد هم دارند که در پارکینگشان پارک شده. اما در شهرها و روستاها اتفاقهای متفاوتتری هم افتاده است.
* در شهرستان سیاهکل ۱۸۹ خانوار مهاجرت کردهاند که ۱۲ خانوار ساکن دائم هستند و ۱۷۷خانوار ساکن غیر دائم. بیشتر این مهاجران اصفهانی، یزدی، همدانی و تهرانی هستند. در فومن ۴۳۴ خانوار مهاجرشناسایی شدهاند که ۱۵۸خانوار ساکن و ۲۷۶ خانوار غیرساکن هستند. این مهاجران عموماً از تهران، کرج و اصفهان آمدهاند.
* این آمار تعداد افرادی است که آنها شناسایی کردهاند و ممکن است این آمار حتی بیشتر از تعدادی باشد که آنها برآورد کردهاند.
* درانزلی ۲۹۶ خانوار مهاجر شناسایی کردیم که ۱۱۸ خانوار ساکن و ۱۷۸ نفرغیرساکن بودند.ترکیب جمعیت مهاجران بیشتر اهالی خوزستان وبویژه اهوازیها هستند. در تالش ۵۲۰ خانوارمهاجر را دیدیم که ۱۴۱ خانوار ساکن و ۳۷۹ خانوار غیرساکن بودند. حالا چرا دائم بر جمعیت غیرساکن تأکید دارم اینکه جمعیت غیرساکن وضعیت ناروشن وهزینههای اضافی برای شهر دارد.
* در برخی مناطق این استان منطقهای کاملاً در اختیار غیربومیها درآمده است. نمونهاش منطقهای بین گورابجیرصحرا و چاپارخانه که تیرهای از قریشیهای اهواز که ۳۰خانوارند در آنجا زندگی میکنند. آنها انتخابات دهیاری و شورایاری را هم برگزار کرده و پیشنهاد تغییر نام روستا را دادهاند. در واقع اهالی این منطقه را اهوازیهای مقیم گیلان تشکیل میدهند که خواهان نامگذاری روستا بهنام منطقهشان هستند. در تالش هم اصفهانیها چنین وضعیتی را در برخی مناطق ایجاد کردهاند.
* تا ۳ سال آینده تأثیر فروش زمین و تغییر کاربری زمینهای کشاورزی و باغی در استان گیلان محسوستر خواهد بود اما فعلاً منابع رسمی تا میتوانند این مسأله را انکار میکنند.
* در گیلان زمین تبدیل به کالایی قابل خرید و فروش و دلالی شده است. مثل اتفاقی که برای طلا و ارزدر کشور افتاده. در حالی که شاید نتوان با طلا و ارز سرمایهگذاری تولیدی ومفید کرد اما زمین این طورنیست زمین کالایی است که با آن میتوان کارهای مفید زیادی کرد. اتفاقی که در گیلان افتاده این است زمینهای کشاورزی قدیم را قطعهبندی کرده، دورشان دیوار کشیده و کاربریشان را تغییر داده و در نوبت فروش گذاشتهاند. این تغییر کاربری زمین در گیلان یک جریان پرشتاب است و هیچ نظارت جدی هم بر آن وجود ندارد.
* هیچکس فکر نمیکند چطور ارزش تولید کنندگی زمین در استان گیلان کم کم از دست میرود و پول نقد دست مردم را میگیرد، زمینهایی که در گذشته منبع تولید بودهاند. تغییر کاربری اراضی برای شهرداریها درآمدزایی دارد و جلویش را نمیگیرند. فرزندان کشاورزان هم معمولاً تمایلی به حفظ زمین آبا و اجدادیشان نشان نمیدهند و فکر میکنند فقط با فروش زمین میتوانند زندگیشان را تغییر دهند.»
* قیمت زمین در مناطق روستایی که قبلاً ارزان بود ناگهان افزایش یافته است. شاید در ظاهر به نظر برسد شهر رونق گرفته در حالی که وقتی قیمت زمین در یک منطقه زیاد میشود یعنی اهالی آن منطقه که معیشتشان میزان مشخصی است دیگر نمیتوانند در آن محل زندگی کنند. مردم دربیشتر روستاهای گیلان دیگر نمیتوانند در همان روستا خانه و زندگی تشکیل دهند و مجبورند به شهرهای دیگر بروند و مستأجر شوند و متأسفانه ارگانهایی که باید روی این ماجرا نظارت کنند خیلی اوقات خودشان با تبلیغ بدون حساب و کتاب گردشگری باعث تغییر کاربری زمینها میشوند.