روزنامه اعتماد: ابوالفضل فاتح؛ فعال سیاسی اصلاحطلب در یادداشتی از قراردادن تصویر میرحسین موسوی در کنار ترامپ در روزنامه تهران تایمز انتقاد کرد.
در بخشی از یادداشت آمده:
* در پی انتخابات امریکا شاهد یک سلسله اقدامات تحریفگرایانه و موهن از سوی حامیان جریان انحرافی در انتخابات ۸۸ بودهایم. از جمله نشریه متعلق به سازمان تبلیغات اسلامی اقدام به انتشار تصویری موهن از آقای مهندس میرحسین موسوی، نخستوزیر حضرت امام (ره) و دولت دوران پرافتخار دفاع مقدس کرد که بیشتر اقداماتی انفعالی و برای فرار از فشار افکار عمومی در قبال انحراف آن روزهاست.
* اینکه شما منتقد یا مخالف مهندس موسوی هستید، باشید؛ ایرادی هم ندارد. انتقاد موهبت است و مخالفت مبتنی بر مبانی نعمت. میلیونها نفر از ملت هم مخالف بسیاری از بی قانونیها وتحریفها و رفتارهای اینچنینی شما هستند. بارها عرض شده است که پیشرفت جوامع در چندصدایی و پذیرش نقد مخالفان نهفته است، نه سیلاب دروغ! رفتارهای اخیر، ابراز مخالفت با یک مخالف نیست که همان سیلاب دروغ و مغایر با معیارهای پذیرفته شده مذهبی، حقوقی، اخلاقی و انسانی است. رویکردی آکنده از توهین و افترا و ظلم، آن هم به شخصیتی است که در حصر به سر میبرد و امکان دفاع از خود را ندارد و در حال حاضر نیز دوران ابتلا به بیماری کرونا را میگذراند.
* کیست که نداند، داستان انتخابات ۸۸ ایران با امریکای ۲۰۲۰ متفاوت است؟ انتخابات امریکا الگوی ما نیست و نیز اشکالات خاص خود را دارد، اما نه آن اشکالات حل شده در اغلب انتخابات جهان که متاسفانه ما به آن مبتلاییم. اگر چنین جفایی نمیکردید و اخلاقا مجبور نبودم، هیچ علاقهای به بیان نداشتم چرا که در شرایط دشوار فعلی کشور بازگشت به مسائل حل نشده را ضروری نمیدانم و علاوه بیم دارم تنزیه بیگانه شود که البته مخاطبان هوشمند، درک میکنند و مراقبت دارند.
* در سال ۸۸ داستان چگونه است؟ شاید به خاطر نمیآورید! یادتان میآید که بسیاری از کسانی که طرفدار معترضان بودند، خس و خاشاک نامیده شدند؟ و بسیاری از آنها تا همین حالا از حقوق اجتماعی و سیاسی محروم شدهاند؟
* آیا فراموش کردهاید نامزدهای یک انتخابات که معترض به نتایج آن بودند پس از ۱۰ سال هنوز در حصر هستند و روزی نیست که هتک و وهنی نسبت به آنان جاری نشود؟
* آیا به ذهن کسی خطور کرده است که آیا واقعا یکی از این نامزدهای محصور میتواند به یک قاضی در این مملکت رجوع کند و علیه این حصر ناجوانمردانه شکایت کند و رسیدگی عادلانهای انجام و نتیجهای هم بگیرد؟ آیا به راستی تفاوت فاحش و بنیادی این دو ماجرا عبرت آموز و قابل فهم نیست؟
* آیا وقت عذرخواهی نرسیده است؟ از این روست که این گونه شبیهسازیها و جعل تاریخی از سوی وجدانهای بیدار، ولو مخالف آقای مهندس موسوی، پذیرفته نخواهد بود. اما افسوس دارد که جریانی در ایران خود را با سازمان ترامپیستهای وطنی اشتباه بگیرد و آن قدر کینه ۸۸ را در دل داشته باشد که به تقدیس ترامپ بپردازد. مردم به خوبی واقفند که چه کسانی در چهار سال گذشته با ترامپ و نتانیاهو برای تشدید تحریمهای ایران همنوا بودهاند.
* روزی آقای ظریف باید خاطرات تلخ خود را بیان کند. مردم میدانند که چه کسانی تا همین حالا نیز صبح تا شام از تریبونهای رسمی برای بازخوانی توییتها و اثبات دیدگاههای ترامپ میکوشند و از شکست ترامپ نگران هستند. از جمله مردم، همین روزها به عینه دیدهاند که چگونه این روزها برخی عناصر همان دولت ۸۸ مطلوب آقایان، برای پیروزی ترامپ دست به دعا برداشته و در رسانههای خارجی و داخلی خبر از پیروزی او میدهند.
* والا از نظر ما امریکا، امریکا است و دولت این کشور را به چشم دوست نمینگریم اما، فعلا امریکای ترامپ قاتل سردار سلیمانی را شرورتر و خطرناکتر میدانیم. حساب ملتها و نهادهای مدنی را جدا میدانیم و معتقد به حفظ منافع ملت ایران و استفاده از فرصتها و ازجمله روشهای دوراندیشانه و دیپلماتیک در برابر این تهدید هستیم.
* اما ای کاش این جریانات به فلسفه خود بازگشته تا اندکی در رفع کژیها سهیم شده و صدای فریاد خود را علی وار بر سر کسانی بلند میکردند که با غارت بیت المال و مفاسد چند هزار میلیاردی و سیاستهای انحرافی در نظام اسلامی دامنه کژ رفتاریها با مردم را به جایی نمیرساندندکه برجهای نازپروردههای سیاسی و منسوبان برخی مقامات و اهالی قدرت سر به فلک بکشد، اما آلونک آن زن مظلوم جنوبی را به ظلم بر سرش در روز روشن خراب کنند. از این فقرههای دردناک و خانه برانداز بسیار و بسیار است؛ بگذاریم و بگذریم!