نهمین حراج سالیانه تابلوهای نقاشی در یک شب ۳۱ میلیارد و ۳۷۸ میلیون تومان فروش داشتف میشد پیش بینی کرد که این حراج هنری مورد انتقاد بخش هایی از رسانه ها قرار بگیرد و همین هم شد، خبرگزاری مهر، روزنامه کیهان، جوان و وب سایت مشرق در مطالبی انتقادی چرخه مالی این حراجی را زیر سوال برده اند.
خبرگزاری مهر در گزارشی با عنوان «حراجی یا پولشویی؟ مسئله این است!» درباره حراجی تهران گزارش داده: «بعد از شکستن رکورد فروش در مراسم حراج تهران این کاربران فضای مجازی بودند که نسبت به این اتفاق واکنش نشان دادند و آن را با وجود شرایط بد اقتصادی نقطه تاریکی در اوضاع امروز جامعه قلمداد کردند تا جایی که طیفهای مختلفی این موضوع را بهانهای برای پولشویی اقتصادی گروههای خاص دانستند و برخی دیگر خرید و فروش این آثار را دلیل خوبی برای سرمایهگذاری در سالهای آینده و کسب سود به شمار آوردند.»
سایت مشرق هم از فروش آثار یکی از نقاشها که پای ثابت این حراجی است تا قیمت ۶۰۰ میلیون تومان خبر داده و نوشته: آیا حراجی آثار هنری مثل حراج تهران را، در اروپا و آسیا میتوان جستوجو کرد که برای یک هنرمند خاص چنین نحوه قیمتگذاری را در مورد آثاری که شباهت فراوانی با یکدیگر دارند، انجام دهد. چالشی کهگریبانگیر حراج تهران است، حضور چهرههای ثابت، عرضه آثار مشابه و همانطور که در سطور پیشین عنوان شد، نحوه قیمتگذاری است که بر محفلی بودن حراجی تهران صحه میگذارد. و البته تعیینکنندگی یک آقازاده که، به پشتپردههای تمام ناشدنی حراج تهران دامن میزند.
این سایت همچنین از محوریت یک «ژن خوب» در این محفل خبر داده و او را فرزند یکی از مدیران سینمایی پرحاشیه دهه ۶۰ که امروز هم نقش مهمی در مدیریت فرهنگی کشور دارد معرفی کرده است.
روزنامه جوان عدهای همچنان بر غربپرستی و اداهای شبهروشنفکریشان اصرار دارند. نمونه آن برپایی نهمین حراج هنر کلاسیک و مدرن ایران است که در هتل پارسیان برگزار شد.
چرا عدهای به برگزاری چنین شوآفهایی که یقیناً گستره مخاطبان و موافقانش همان چند نفری هستند که تعدادشان کمتر از صندلیهای سالن است، این همه اصرار دارند؟! خرید و فروش چند صد میلیونی یا چند میلیاردی یک ستاره پنج پر آینهکاری شده با قیمت ۷۵۰ میلیون تومان یا یک عکس سه تیکه از یک گاو گریان! با قیمت پایه ۲۲۰ میلیون تومان، در روزگاری که بیکاری، واردات بیرویه، رکود و عدم حمایت از تولید گریبانگیر جوانان و خانوادههای آنان شده، چیست؟ آیا زیمسلمانی و ایرانی چنین تأکیدی دارد؟
آریایی و ایرانی بودن فقط برای مواقعی است که قرار است برای خوشایند مرعوبان غرب یا شبهروشنفکرهای بنیانبرانداز آن هم با توجیهات بلاهتآمیز، به سمت کشور و مردم و دینمان لجنپراکنی کنیم؟! چطور ادعا میشود پول چند پرس غذای نذری باید خرج کشور شود، اما خرج چندین میلیارد تومان برای یک اثر هنری (که در جایگاه خودش قابل تکریم و تعظیم است) هیچ اشکال شرعی، عقلی، آریایی و ایرانی ندارد؟! با چه متر و معیاری پول سفر حج و کربلای زن و مرد پیری که دهها سال در حسرت زیارت قبلهگاه قلوبالعارفین امام حسین (ع) بهتر است خرج فقرا شود، اما اگر چند صد میلیون تومان توسط یک نوکیسه تازه به دوران رسیده برای یک شیء خرج شود، میشود بافرهنگ و آریایی بودن؟! احیاناً کسی نمیداند این آریایی بودن چرا همیشه با مظاهر و شعائر مذهبی و دینی ایرانیان مشکل دارد؟!
بحث پولشویی و تمیز کردن پولهای کثیف راههای بسیاری دارد که اتفاقاً خرید آثار هنری و به جریان انداختن آن پولها در حراجهای متنوعی است که کشورهای زیادی اقدام به برپایی آنها میکنند. پیدا کردن رد و نشان پولهای کثیفی که در محافلی به این شکل رد و بدل میشود برای نیروهای پلیس و ضدپولشویی بسیار سخت است. از سویی دیگر به لطف تسامح و گاه تجاهل برخی مسئولان توجه به چنین جرمی در جایی مثل حراج آثار هنری در کشورمان، ممکن است ایران را به مکانی برای پولشویی تبدیل کند.